کارهایی که از انجام دادنشان هنگام پیری پشیمان خواهید شد.


1-نگفتن «دوستت دارم»

2-رها نکردن شغلی که بدان علاقه ندارید.

3-سفر نکردن

آیا شما هم جزو افرادی هستید که زمان زیادی را در خانه می گذرانید؟ آیا شما تلویزیون دیدن در خانه را به سینما رفتن، گشت و گذار در طبیعت یا کنسرت ترجیح می دهید. آیا می دانید که با این کار خودتان را از آشنایی با افراد دیگر یا یادگیری چیزهای جدید و تجربه های منحصر بفرد محروم می کنید؟ پس حال که توانایی بیرون رفتن از خانه را دارید، این کار را انجام دهید، در غیر این صورت در آینده پشیمان خواهید شد.

4-برای خود تصمیم نگرفتن

بسیاری از زمان های زندگی ما به نشستن یا دراز کشیدن در تخت صرف می شود. اما اگر از همان جوانی ورزش را جدی بگیریم، در سن ۵۰ سالگی به بعد پشیمان نخواهیم شد. بنابراین سلامت آینده خود را از همین حالا تضمین کنید.

5-نگران بودن

زمانی که سن شما بالا می رود، تازه می فهمید که نظر دیگران هیچ اهمیتی ندارد و آنچه در اولویت زندگی شما قرار دارد، تنها خودتان هستید. بنابراین هر آنچه را که دوست دارید بپوشید، بگویید و انجام دهید. تنها در این صورت است که زندگی شادتری را تجربه خواهید کرد.

6-ریسک نکردن 

7-از یادگیری زبان دیگر سر باز زدن

چرا شغلی را انتخاب کرده اید که هیچ علاقه ای به آن ندارید و هر روز بابت اش غر می زنید؟ شما بیشترین زمان تان را در محیط کار می گذرانید پس به دنبال شغلی باشید که از آن لذت می برید و انگیزه شما را برای زندگی کردن بالا می برد.

8-داشتن رابطه ای ناسالم

9-از محدودیت ها نگذشتن

شاید شما فرد ترسویی باشید که جرات پریدن از ارتفاع، اجرا در مقابل دیگران یا قایق سواری در آب های خروشان را نداشته باشد اما گاهی باید محدودیت ها را کنار بگذارید و به زندگی تان هیجان دهید. آنوقت خواهید دید که شکستن عادات گاهی چقدر هیجان انگیز و مثبت خواهد بود.

تا جوان هستید باید به فکر پول جمع کردن باشید. این بدان معنی نیست که تمام پول تان را کنار بگذارید، بلکه شما باید نهایت لذت را از زندگی تان ببرید اما همیشه مقداری از پول تان را برای روز مبادا کنار بگذارید تا در صورت نیاز، دست تان جلوی دیگران دراز نشود.

شما در سفر چیزهایی می آموزید که نه پدر و مادر و نه معلم مدرسه تان به شما یاد نمی دهند. سفر تجربه های جالبی را در اختیارتان قرار می دهد که هیچکسی قادر به تعلیم آن نخواهد بود. پس تا می توانید به سفر بروید و از زمینی که در آن زندگی می کنید، درس بگیرید.

انتهای تمام رابطه های ناسالم به جدایی ختم می شود اما پشیمانی زمانی به سراغ تان می آید که در تمام کردن این نوع رابطه درنگ کنید. بنابراین اگر احساس می کنید که رابطه ای که در آن هستید، ایده آل تان نیست، بهتر است که هر چه زودتر تمام اش و راه را برای اتفاقات خوب باز کنید.

10-قدر خود را ندانستن

11-دنبال نکردن رویاها

هیچ چیز لذت بخش تر از داشتن یک دوست خوب نیست. اما به همان نسبت که یک دوست خوب می تواند زندگی شما را از این رو به آن رو کند، یک دوست بد هم می تواند موجب تخریب زندگی تان شود. بنابراین اگر اطراف تان پر از افرادی است که موجب آزارتان می شوند، هر چه زودتر آنها را از زندگی تان حذف کنید. تنها ماندن بهتر از در ارتباط بودن با افراد به ظاهر دوست و دورو است.

آیا می دانید که مهمترین مهارت شما چیست؟ اگر نمی دانید از همین حالا به دنبال آن باشید و گسترش اش دهید. آیا به نقاشی، موسیقی یا داستان نویسی علاقمند هستید؟ یاد گرفتن مهارتی که دوست دارید نه تنها در زمان حال، بلکه در دوران پیری نیز به شما آرامشی می دهد که غیر قابل انکار است. 

 اگر برای چیزی که واقعا برایتان ارزشمند است تلاش نکرده اید،  بی شک در آینده پشیمانی به سراغ تان خواهد آمد. بنابراین اگر چیز باارزشی در زندگی تان دارید، تمام تلاش تان را برای نگهداری یا رسیدن به آن بکنید.

12-رها کردن آنچه برایتان ارزش دارد

13-پنهان کردن احساسات

آدم های زیادی در زندگی ما می آیند و می روند. اگر احساس کردید که فردی در زندگی تان جایگاه خاصی دارد، برای او زمان بگذارید و وقت بیشتری را با او سپری کنید، وگرنه خیلی زود دیر می شود.

14-به نظر دیگران اهمیت دادن

15-نبودن با افرادی که دوست شان داریم

برای اتفاقی که هنوز برایتان رخ نداده، نگران نباشید. سعی کنید در لحظه زندگی کنید و از تک تک ثانیه های زندگی تان لذت ببرید. با مثبت اندیشی اتفاقات مثبت بیشتری نیز برایتان می افتد.

رویای خود را در سر تصور کنید، آنوقت با اراده ای قوی به دنبال شان بروید. مهم نیست که شما چه زمانی به آرزوهایتان دست می یابید، ۴۰، ۵۰ یا حتی ۶۰ سالگی… مهم این است که در نهایت حسرت به دل از دنیا نمی روید.

16-داشتن دوستان بد

17-امتحان غذاهای مختلف

آیا دوست دارید که حساب تان پر از پول باشد اما شما هیچ خاطره ای از زندگی تان نداشته باشید؟ کار کردن خوب است اما در آن هم باید اعتدال داشته باشید. شما برای لذت بردن از زندگی کار می کنید، پس لذت زندگی تان را با کار کردن زیاد از بین نبرید.

معمولا افراد درونگرا احساسات شان را پنهان می کنند اما خندیدن، گریه کردن، فریاد زدن… نه تنها شما را تخلیه می کند بلکه به اطرافیان تان هم کمک می کند تا احساس نزدیکی بیشتری با شما داشته باشند.

18-تامل نکردن

19-در خانه ماندن

یادگیری زبان دیگر فواید بسیاری دارد. نه تنها شما را خلاق کرده و ذهن تان را باز می کند، بلکه به شما کمک می کند تا با افراد بیشتری در نقاط مختلف جهان ارتباط برقرار کنید و چیزهای زیادی از آنها بیاموزید. با وجود اپلیکیشن های آموزش زبانی که روانه بازار شده اند، دیگر احتیاجی به صرف هزینه های بالا نیست و شما به راحتی و البته با کمی پشتکار می توانید زبانی جز زبان مادری تان را بیاموزید.تا شجاعت لازم را در زندگی تان نداشته باشید، نمی توانید کارهای بزرگ را انجام دهید. پس ریسک پذیر باشید، هم در محیط کار، هم در رابطه عاطفی و زندگی شخصی تان. 

 پس حال که فرصت زندگی کردن دارید، بهتر است همان کاری را که از آن لذت می برید انجام دهید، قبل از آن که دیر شود.

شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که ترجیح می دهند که ریسک نکنند و هر بار غذای مورد علاقه خود را سفارش دهند اما پیشنهاد ما به شما این است که غذاهای فرهنگ های مختلف را امتحان کنید. غذاهای ایتالیایی، هندی، مکزیکی و… شاید طعم آنها به ذائقه شما خوش آمد و نظرتان را تغییر دادید.

 اگر افسار زندگی تان را به دست دیگری داده اید یا زمانی که می خواهید برای زندگی تان تصمیم بگیرید، دیگران را به علاقمندی های خود ترجیح می دهید، بهتر است که همین جا به این شیوه پایان دهید زیرا اولویت زندگی شما تنها خودتان هستید.

توانایی خود را نادیده گرفتن

20-جمع نکردن پول

اگر احساس کردید که فردی را دوست دارید، احساسات تان را بیان کنید. یک جمله ساده «دوستت دارم» می تواند معجزه کند پس آن را نه از خودتان و نه از فردی که به او علاقه دارید، دریغ نکنید.

 21-کار کردن زیاد

22-ورزش نکردن

زندگی با سرعت بالایی در جریان است. اما لحظه ای بایستید و با خودتان تامل کنید. به اطراف با دقت نگاه کنید و از خدا به خاطر نعمت هایی که به شما داده، شکرگذار باشید. با درنگ کردن در زندگی و قدردانی انسان شادتری خواهید بود.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

دوران پیری و سالمندی

بیشتر افراد در دوران زندگی قادرند از طریق کار، خانوده، تفریحات سالم، فعالیت‌های اجتماعی و...، میزان رضایت‌بخشی از تاثیر‌گذاری بر زندگی و دنیای اطرافشان را تجربه کنند. اما با پیر شدن افراد آنان در وضعیتی قرار می‌گیرند که امکان نشان دادن شایستگی و کفایت خود را ندارند و در اثر فرهنگ غالب و نابجائی که بر ما حکمفرماست، متصور هستیم  که انسانی که به سن بازنشستگی رسید، دیگر باید خانه نشین شود و به تصور ما دیگر توانائی انجام کارها را به نحو احسن ندارد و این باور را، ما و خودش تحت تاثیر این فرهنگ به او القاء میکنیم که در سراشیبی زندگی قرار گرفته است و کم کم باید در کنج خانه، چشم انتظار ملک الموت باشد. در حالیکه همه ما انسانها در زندگی رسالتی داریم که شاید با مرگ هم پایان نپذیرد و ما علاوه بر اینکه باید پس از بازنشستگی، رابطه خود را با اجتماع قطع نکنیم که این قطع ارتباط، شبیخون پیری است، باید تلاش کنیم ارتباطات جدیدی را بین خود و جامعه   طراحی کنیم تا هیچگاه این احساس در ما بوجود نیاید که ما سربار جامعه ایم و از طرفی ادامه رسالت خویش را که با پا به سن گذاشتن ، خطیرتر و حساستر هم شده است پیگیری کنیم و حالا ما با کوله باری از تجربیات و فراز و نشیبها ، انسانی باران دیده شده ایم که وظیفه داریم با انتقال تجربیات خود به دیگران و جلوگیری از خسران و ضرر انسانهای دیگر ، خداوند متعال را از آفرینشمان راضی و خشنود گردانیم و فضای جهان را با روح انسانیت تلطیف کنیم.

تصورات قالبی در برخی جوامع بین مردم رایج است که در مورد همه سالمندان عمومیت ندارد مثل فراموشکاری و نداشتن قدرت انجام کارها. آنها با این تصور، بی‌هیچ بررسی پس از بازنشستگی، سالمند را از فعالیت‌های اجتماعی بازمی‌دارند و سبب می‌شوند سالمند به سرعت احساس کفایت و کنترل خود را از دست بدهد.

افت و کاهش در توانایی جسمی، بینایی و شنوایی سالمند چالش دیگری است که سالمندان با آن روبرو هستند. معادل گرفتن پیری با ضعف و ناتوانی و نداشتن سلامتی  چنان در فکر ما نهادینه شده که اگر یک جوان هم کمر درد بگیرد می‌گوید: پیر شدم دیگر. وقتی سالمندان خود نیز دچار این پیشداوری باشند و انتظار دارند پیری منفی  و دردناکی داشته باشند، همین حالت نیز سراغشان می‌آید. زیرا بر پایه یک اصل روانشناسی که بر همه کارشناسان که هیچ، حتی بر طیف وسیعی از انسانها مبرهن است، زندگی هر شخصی آنچنان نمود می یابد که تصورات و تفکرات آن شخص به دنیای پیرامون خود القاء میکند و به زبان ساده تر، زندگی همان خواهد شد که ما بدان فکر میکنیم و قطعا شنیده اید که می گویند از چیزی که میترسیم به سرمان می آید. سالمندان ما اول از همه باید باور‌های خود را درست کنند زیرا اگر هر روز با این فکر از خواب برخیزند که من پیر شده‌ام و دیگر به درد نمی‌خورم همین وضع بر آنان مستولی شده، اطرافیان نیز همین برداشت را از او خواهند داشت و برعکس اگر سالمندی خود و توانایی‌هایش را باور داشته باشد، جامعه نیز ناچار از پذیرش آن می‌شود. باور داشته باشید که همه چیز به باور ذهنی و قدرت روحی و ایمان شما بستگی دارد. اگر فکر می‌کنید می‌توانید پس می‌توانید.

از قدیم‌الایام گفته‌اند انسان جایزالخطاست و از آنجا که سالمند نیز انسانی شریف و عزیز است از این قاعده استثنا نیست، اما سالمندان جدی گرفته نمی‌شوند و خطاهایشان بزرگ جلوه داده می‌شود. سرزنش‌های بی‌مورد سالمند در مورد اشتباهاتی که مرتکب می‌شود از مهم‌ترین چالش‌های دوران سالمندی است. حرف‌های آنان جدی گرفته نمی‌شود و اشتباهاتشان مورد تمسخر و انتقاد شدید قرار می‌گیرد، تا جایی که تمایل به این وجود دارد که نسل‌های جدید آنان را سرکوب و یکجانشین کنند، با این اتهام که همه کارهایشان غلط از آب درمی‌آید، در حالی که پژوهش‌ها نشان می‌دهد گرچه سالمندان گاهی اوقات در انجام تکالیف ذهنی کند عمل می‌کنند، اما با استفاده از تجارب و خردمندی قادرند این کندی را جبران کنند.

سالمند البته به استقلال و احساس کفایت نیاز دارد، اما این با رها کردن و به حال خود گذاشتن والدین سالمند و سالخورده فرق زیادی دارد.رها کردن سالمند و وادار کردن او به ادامه یک زندگی کسل‌کننده از دیگر چاشهای  سالمندان است. برخی از این سالمندان در خانه‌های خود رها می‌شوند و برخی دیگر در خانه‌های سالمندان. با وجود این واقعیت که مغز از عضلاتی تشکیل نشده است که در اثر استفاده نکردن تحلیل برود، اما ممکن است فرد فرصت تفکر خلاقانه، حل مشکلات و تجربه لذت و با کفایت بودن را از دست بدهد. ممکن است از نظر روان‌شناختی دچار رنج شوند و این موضوع در میان سالمندان متداول است. اغلب سالمندان به طور کلی و بویژه سالمندان دچار سکته، آرتروز، دیابت و سایر بیماری‌ها، احساس کارآمدی و سلامت خود را از دست می‌دهند و اغلب از ناراحتی روان‌شناختی شدید رنج می‌برند و اتکا به نفسشان آسیب می‌بیند.اینها بخشی از مشکلاتی است که سالمندان و جامعه با آن درگیر هستند و به بهانه‌های گفته شده سعی می‌شود سالمندان کنار گذاشته شده و جدا از بقیه سنین دیده شوند.تغییر این نگرش‌ها فرهنگسازی عمیقی می‌طلبد که مشکلاتی فرهنگی و سنتی جای خود را به راهکارهایی نو و گشاینده بدهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

علت‌های افسردگی


رویدادهای زندگی

سختی‌های دوران کودکی مانند از دست دادن نزدیکان، فروگذاری در نگه‌داری و تربیت، سوء استفاده جنسی و جسمی و تبعیض رفتاری والدین با فرزندان به بروز افسردگی در بزرگسالی کمک می‌کند. سوء استفاده‌های جسمی و جنسی در دوران کودکی نقش ویژه و قابل توجهی در احتمال بروز افسردگی در مراحل مختلف زندگی دارد.

رویدادها و تغییر و تحولات زندگی که ممکن است باعث افزایش بروز افسردگی شوند عبارتند اززایمان، یائسگی، مشکلات مالی، بیکاری، استرس کاری، تشخیص‌های پزشکی سرطان، ایدز و غیره، قلدری، از دست دادن یک دوست، بلایای طبیعی، انزوای اجتماعی، تجاوز، مشکلات رابطه‌ای یا زناشویی، حسادت، جدایی و آسیب‌های جبران ناپذیر. نوجوانان ممکن است به واسطهٔ عدم پذیرش اجتماعی، فشار و قلدری از طرف هم‌سالان در معرض افسردگی قرار گیرند. هم‌چنین کودکانی که در معرض مادران افسرده قرار می‌گیرند رشدشان تا ۱۲ ماهگی به تأخیر می‌افتد.

شخصیت

افرادی که در پرسشنامه‌های مربوط به افسردگی نمرات بالاتری از عامل روان‌رنجوری می‌گیرند، بیشتر دچار افسردگی و اختلال افسردگی اساسی هستند. هم‌چنین افراد افسرده معمولاً درون‌گراتراز سایر افراد هستند.

درمان‌های پزشکی

افسردگی ممکن است ناشی از دورهٔ درمان باشد، از جمله مصرف داروهایی که باعث افسردگی می‌شوند. درمان با افسردگی مرتبط است که شامل اینترفرون تراپی، متابلاکرها، داروهایایزوترتینوئین، ضد بارداری، ضد تشنج، ضد میگرن، ضد روان‌پریشی، عوامل قلبی و عوامل هورمونی می‌شود.

مواد مخدر و روان‌گردان

چندین سوء مصرف مواد می‌تواند باعث تشدید افسردگی شود چه در خماری و چه در ترک و هم‌چنین از آثار به‌جای مانده از مصرف. این مورد شامل نوشیدنی‌های الکلی، آرام‌بخش‌ها (از جملهبنزودیازوپین تجویزی)، مخدرها (از جمله مسکن‌های تجویزی و مواد مخدر مانند هروئین)، محرک‌ها (مانند کوکائین و آمفتامین)، روان‌گردان‌ها و مواد استنشاقی می‌شود.

بیماری‌های غیر روانی

خلق افسرده می‌تواند ناشی از برخی بیماری‌های عفونی، کمبودهای تغذیه‌ای، شرایط عصبی و مشکلات فیزیولوژیکی، از جمله آندروژن (در مردان)، بیماری آدیسون،نشانگان[ کوشینگ، کم‌کاری تیروئید، بیماری لایم، اِم اِس، بیماری پارکینسون، درد مزمن، سکته مغزی، دیابت و سرطان باشد.

نشانگان روانی

افسردگی به عنوان علائم اصلی نشانگان روانی استاختلال خلقی گروهی از اختلالات اولیه خلقی به حساب می‌آید. این شامل اختلال افسردگی اساسی (MDD یا افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی) می‌شود که فرد در آن حداقل دو هفته حالت افسردگی دارد و تقریباً شوق و علاقهٔ خود را نسبت به هر فعالیتی از دست می‌دهد و کج‌خلقی که علائم آن به شدت نشانه‌های اختلال اساسی نیستنداختلال دو قطبی نیز یکی دیگر از اختلالات خلقی است که منجر به افسردگی می‌شوند.

میراث تاریخی

پژوهشگران گمان می‌کنند میراث تاریخی نژادپرستی و استعمار ممکن است باعث به وجود آمدن شرایط افسردگی شود.

نقش ورزش و چگونگی تأثیر آن بر افسردگی

تحقیقات بروی افسردگی و ارتباط آن با ورزش، نشان می‌دهند که احتمالاً ورزش در کاهش افسردگی تأثیرگذار است. ورزشی که با افزایش ضربان قلب همراه باشد، طبق تحقیقات انجام شده اثراتی شبیه اثرات داروهای ضد افسردگی خواهد گذاشت.

تحقیقات همچنین بیان می‌کنند پس از ۱۰ ماه ورزش کردن، احتمال عود کردن افسردگی کاهش می‌یابد.

در افسردگی ناشی از بی تحرکی، میزان رادیکال‌های آزاد خطرناک به نام «گونه‌های فعال اکسیژن» یا ROSها در مغز افزایش مییابد، بااین‌حال چنین مواد خطرناکی میتوانند به‌واسطه واکنش‌های آنزیمی و غیر آنزیمی از بدن زدوده شوند. ناحیه اَسبَک که اصلی‌ترین قسمت مغز در روند حافظه بلندمدت و با حساسیت بالا به استرس است، به‌طور گسترده در افراد دچار افسردگی مورد حمله گونه‌های فعال اکسیژن قرار می‌گیرد.

برای مقابله با افسردگی به وسیله ورزش، نیازی نیست حتماً تمرینات سنگین انجام دهید یا حتی به باشگاه بروید. با انجام اقدامات زیر می‌توانید با افسردگی مقابله کنید:

·         به آرامی و در حد توان خود شروع به ورزش کنید.

·         ورزشی انجام دهید که باب میل شما باشد.

·         به جای یک بار تمرین طاقت فرسا و خسته‌کننده، به صورت پراکنده و هر بار به مدت کمتر تمرین کنید.

·         به صورت گروهی ورزش کنید.

·         فعالیت بدنی روزانه خود را افزایش دهید.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

انواع اختلالات خواب، علل، علائم و روش‌های درمانی آنها

انواع اختلالات خواب، علل، علائم و روش‌های درمانی آنها

خواب یکی از نیازهای اصلی و ضروری انسان است که فواید روحی و جسمی بسیاری دارد، ازجمله تقویت حافظه، کاهش استرس، افزایش تمرکز، کمک به ثابت نگه داشتن وزن و . بعضی از مردم به‌محض آنکه سرشان را روی بالش می‌گذارند، خواب‌شان می‌برد، اما به‌خواب رفتن بقیه چندین ساعت طول می‌کشد یا در طول شب چندبار از خواب بیدار می‌شوند. نداشتن خواب کافی یا باکیفیت، می‌تواند عوارض جبران‌ناپذیری روی بدن داشته باشد. شاید شما بتوانید اثرات ظاهری یک یا چند شب بی‌خوابی را با چرت زدن در وسط روز و چند لیوان قهوه ازبین ببرید، اما اگر این مشکل دائمی یا مزمن شود، آنگاه اوضاع واقعا از کنترل‌تان خارج خواهد شد. درصد زیادی از مردم با نوعی اختلال خواب دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اگر شما هم جزء این افراد هستید یا کسی را می‌شناسید که مدت‌هاست از بی خوابی و اختلالات خواب شکایت می‌کند، مطلب زیر را ازدست ندهید!

اختلالات خواب چه هستند؟

اختلالات خواب، شرایطی هستند که بر توانایی خوب خوابیدن به‌طور منظم تأثیر می‌گذارند. این اختلالات چه در اثر یک مشکل سلامتی ایجاد شوند، چه به‌خاطر استرس بیش‌ازحد باشد، روزبه‌روز شایع‌تر می‌شوند.

اکثر افراد گاهی‌اوقات به‌علت استرس، برنامه‌های فشرده و سایر عوامل بیرونی، مشکلات خواب را تجربه می‌کنند. بااین‌حال هنگامی‌که این مشکلات به‌طور منظم اتفاق می‌افتند و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می‌کنند، ممکن است نشان‌دهنده‌ی اختلال خواب باشند.

بسته به نوع اختلال خواب، افراد ممکن است به‌سختی به‌خواب بروند و در طول روز به‌شدت احساس خستگی کنند. کمبود خواب می‌تواند روی انرژی، خلق‌وخو، تمرکز و سلامت کلی تأثیر منفی بگذارد.

در برخی موارد، اختلالات خواب می‌توانند نشانه‌ای از یک مشکل سلامتی جسمی یا روحی باشند. این‌گونه مشکلات خواب معمولا با درمانِ علت زمینه‌ای برطرف می‌شوند. هنگامی‌که اختلالات خواب در اثر یک بیماری دیگر ایجاد نشده باشند، درمان معمولا شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

اگر حدس می‌زنید که ممکن است یک نوع اختلال خواب داشته باشید، لازم است فورا برای تشخیص و درمان آن به پزشک مراجعه کنید. اختلالات خواب درصورتی‌که درمان نشوند، عوارض منفی ایجاد می‌کنند که می‌توانند به مشکلات سلامتی بیشتر منجر شوند. آنها می‌توانند بر عملکرد شما در محل کار تأثیر بگذارند، باعث تنش و کشمکش در روابط شوند و در توانایی شما برای انجام فعالیت‌های روزمره اختلال ایجاد کنند.

علائم اختلالات خواب چیست؟

علائم می‌توانند بسته به شدت و نوع اختلال خواب، متفاوت باشند. همچنین اگر اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک بیماری دیگر به‌وجود آمده باشند، ممکن است علائم مختلف و متنوعی از خود بروز دهند. بااین‌حال علائم کلی اختلالات خواب عبارت‌اند از:

اِشکال در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن؛

احساس خستگی در طول روز؛

نیاز شدید به چرت زدن در طول روز؛

تحریک‌پذیری یا اضطراب؛

نداشتن تمرکز؛

افسردگی.

چه چیزی باعث اختلالات خواب می‌شود؟

شرایط، بیماری‌ها و اختلالات بسیاری وجود دارند که می‌توانند باعث بروز اختلالات خواب شوند. در بسیاری از موارد، اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک مشکل سلامتی زمینه‌ای به‌وجود می‌آیند.

 

۱. آلرژی‌ها و مشکلات تنفسی

آلرژی‌ها، سرماخوردگی ها و عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی می‌توانند تنفس را در شب دشوار کنند. ناتوانی در تنفس ازطریق بینی نیز می‌تواند باعث مشکلات خواب شود.

۲. نوکتوریا

نوکتوریا یا تکرر ادرار شبانه ممکن است باعث شود چندین بار در طول شب از خواب بیدار شوید که همین در خواب‌تان اختلال ایجاد می‌کند. عدم تعادل هورمونی و بیماری‌های دستگاه ادراری می‌توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. اگر تکرر ادرار شما با خونریزی یا درد همراه است، حتما بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.

درد مزمن

درد ثابت و دائمی می‌تواند به‌خواب رفتن را دشوار کند. حتی ممکن است پس از به‌خواب رفتن، شما را از خواب بیدار کند. برخی از شایع‌ترین علل درد مزمن عبارت‌اند از:

آرتروز؛

سندروم خستگی مزمن؛

فیبرومیالژیا (سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن)؛

بیماری التهابی روده؛

سردرد مداوم؛

کمردرد مداوم.

در برخی موارد، درد مزمن ممکن است با اختلالات خواب تشدید شود. به‌عنوان مثال پزشکان بر این باورند که پیشرفت فیبرومیالژیا ممکن است با مشکلات خواب مرتبط باشد.

استرس و اضطراب

استرس و اضطراب، اغلب بر کیفیت خواب تأثیر منفی می‌گذارند. در این شرایط به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن برای شما دشوار می‌شود. کابوس دیدن، حرف زدن در خواب یا راه رفتن در خواب نیز ممکن است خواب‌تان را برهم بزند.

انواع اختلالات خواب چه هستند؟

انواع بسیار مختلفی از اختلالات خواب وجود دارند که برخی از آنها ممکن است به‌دلیلِ مشکلات سلامتی زمینه‌ای ایجاد شوند.

 

۱. بی‌خوابی

بی‌خوابی عبارت است از ناتوانی در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن. بی‌‌خوابی می‌تواند به‌خاطر پرواززدگی (jet leg)، استرس و اضطراب و هورمون‌ها یا مشکلات گوارشی ایجاد شود؛ همچنین ممکن است نشانه‌ای از یک بیماری دیگر باشد. بی‌خوابی برای سلامت کلی و کیفیت زندگی شما بسیار مضر است و می‌تواند باعث بروز مشکلات زیر شود:

افسردگی؛

اِشکال در تمرکز؛

تحریک‌پذیری؛

افزایش وزنغ

ایجاد اختلال در عملکرد شما در مدرسه یا محل کار.

متأسفانه بی‌خوابی در ایالات‌متحده، بسیار شایع است. تقریبا ۵۰ درصد از بزرگسالان آمریکایی در برهه‌ای از زندگی‌شان دچار بی‌خوابی می‌شوند. این اختلال بیشتر از همه در میان سالمندان و زنان دیده می‌شود.

سه نوع بی‌خوابی وجود دارد:

مزمن: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌طور منظم برای حداقل یک ماه ادامه دارد.

متناوب: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌صورت دوره‌ای اتفاق می‌افتد.

گذرا: هنگامی‌که بی‌خوابی در هر بار فقط برای چند روز طول می‌کشد.

۲. آپنه‌ی خواب

آپنه‌ی خواب بروز وقفه‌های تنفسی در طول خواب است. این یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث می‌شود، بدن اکسیژن کمتری دریافت کند و همچنین می‌تواند شما را در طول شب از خواب بیدار کند.

۳. پاراسومنیاها

پاراسومنیاها، گروهی از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیرطبیعی در هنگام خواب می‌شوند. آنها عبارت‌اند از:

راه رفتن در خواب؛

حرف زدن در خواب؛

ناله کردن در خواب؛

کابوس‌های شبانه؛

شب‌ادراری؛

دندان قروچه یا فشردن فک‌ها روی هم.

۴. سندروم پای بی‌قرار

سندروم پای بی‌قرار (RLS) یعنی نیاز شدید به تکان دادن پاها. این نیاز گاهی‌اوقات با حس مورمور شدن و سوزش در پاها همراه است. درحالی‌که این علائم می‌توانند در طول روز اتفاق بیفتند، اما در شب بسیار شایع‌تر هستند. RLS اغلب با مشکلات سلامتی خاص ازجمله ADHD و بیماری پارکینسون مرتبط است، اما علت دقیق آن مشخص نیست.

۵. نارکولپسی

نارکولپسی حملات خوابی است که در طول روز اتفاق می‌افتند. این بدان معناست که شما ناگهان احساس خستگی می‌کنید و بدون اطلاع به‌خواب می‌روید. این اختلال اغلب می‌تواند به فلج خواب نیز منجر شود؛ وضعیتی که باعث می‌شود شما قادر نباشید بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، بدن‌تان را حرکت دهید. هرچند نارکولپسی ممکن است به‌خودی‌خود رخ دهد، اما معمولا به اختلالات عصبی خاصی مانند اسکلروز چندگانه یا ام اس (MS) مربوط است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه پسامدرن

تعیین مشکل همراه با خانواده : مهم است که درمانگر و خانواده توافق داشته باشند که مسئله چیست و به چه مشکلی باید رسیدگی شود .

پافشاری بر تغییر مرتبه دوم ( کیفی ) : برنامه ریزی مداخلات برای ترغیب وقایع درون زندگی خانوادگی یا تغییر فراوانی و طول مدت یک اختلال باعث تغییر سازمان و ساخت خانواده می شود.

ستایش و تمجید : اظهار نظر مثبتی که همه اعضای خانواده می توانند با آن موافقت کنند .

سرنخ : رفتار معمول یک خانواده آیینه شده و ازآن به عنوان سرنخ استفاده می شود . هدف از این فن ، هشیار کردن خانواده نسبت به این عقیده است که احتمال تداوم بعضی رفتارها وجود دارد .

شاه کلید : این فن کاربرد جهانی دارد . با این مداخلات افراد خانواده مشکلات و وضعیتشان را به گونه ای دیگر می بینند مثل نوشتن افکار ، خواندن و سوزانیدن آنها ، انجام دادن یک کار متفاوت از کار همیشگی ، دقت در اتفاقی که در طول فاصله بین دو جلسه می افتد و ...   ( تکالیف کلیشه ای و قالبی )

تمرکز روی استثنائات ( پرسش استثنایاب ) : از طریق اشاره به موارد مستثنی قواعد ، مشکل را تخریب یا ساخ زدایی می کنند . درمانگر خانواده را ترغیب می کند تا مواقعی را که قادر به مهار مشکل هستند ، تعیین نمایند .

سوالات مربوط به معجزه : این فن برای هر عضو خانواه فرصت گمانه زنی را فراهم خواهد ساخت . آنها می توانند حدس بزنند که وقتی مشکل خانوادگی برطرف شد ، زندگی آنها چه وضعی خواهد داشت .

استفاده از گروه متخصصان انعکاس دهنده و آینه دو طرفه :کار تیمی انجام می شود.

مقیاس سازی : درمانگر خانواده را وا می دارد تا مقیاس عددی برای وضعیت امور در خانه درست کند .

برونی کردن :روشی در خانواده درمانی است که از طریق آن مشکل به عنوان چیزی بیرونی در نظر گرفته می شود و مسأله ذاتی مربوط به فرد نیست یعنی خود فرد مشکل نیست بلکه مسأله خود مشکل است . بیرونی کردن تاثیری ساختار شکن دارد زیرا مراجعان را به سمتی هدایت می کند که با خود مشکل ارتباط برقرار کنند ، درمانگر می تواند به منظور بیرونی کردن مشکل ، آن را نامگذاری کند .

با برونی ساختن مشکل درمانگر کمک می کند تا تفسیر دیگری از زندگی آنها ، فراهم آورد و گفتگوهای برونی کننده در بین آنها به وجو د آورد و از فنونی مانند : نامه های مکتوب برای درمانجویان ، جمع بندی جلسات دعوت از اعضای بی تفاوت برای حضور در جلسات آتی ، پرداختن به آینده استفاده می شود .

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه رفتاری/شناختی

شرطی سازی کلاسیک : قدیمی ترین شکل رفتار گرایی ، که در آن متحرکی که از همان ابتدا خنثی است با واقعه دیگری همراه شود تا از طریق تداعی هیجان های خاص را فراخواند .

مربیگری : درمانگر به خانواده آموزشهای کلامی می دهد تا پاسخهای مناسبی برای ارتباط بدهند.

قرار داد مشروط : یک قرار داد یا برنامۀ مکتوب خاص برای داد و ستد یا تبادل رفتارها و تقویت کننده های بین دو یا چند نفر .

خاموشی : تقویت کننده های قبلی رفتار کنار کذاشته شود تا رفتار به سطح اولیه اش باز گردد .

تقویت مثبت : هر چیزی که باعث افزایش رفتار مثبت شود .

رفتار نظیر به نظیر : به شکل قرار داد مشروط بر انجام کارهایی که نظیر کار طرف مقابل است تقابل : تقویت فرایند اعضا به میزان تقریباً برابر در گذر زمان همدیگر را .

شکل دهی : تقویت فرایند یادگیری که عبارت از گامهای تدریجی کوچکی است .

حساسیت زدایی نظامدار : فرایندی که از طریق آن اضطراب عملکردی شخص از طریق همراه کردن آن با رفتارهای نظیر آرامسازی عضلانی به مرور کاهش و از بین می رود .

محرومیت : جداکردن از تقویت مثبت یا محرومیت برای مدت زمان محدود به قطع رفتار آماج منجر می شود.

چارت بندی ( رسم نمودار ) : اعضای خانواده رفتار مشکل ساز را دقیقاً ثبت و ضبط می کنند وحتی نموداری برای آن ترسیم کنند .

اصل حشو : اعضای خانواده قبل از اینکه به آنها اجازه داده می شود که در فعالیت های خوشایند درگیر شوند ، نخست باید تکالیف کمتر لذت بخشی را انجام دهند .

مباحثه درباره افکار غیر عقلانی : از طریق روش ABC الیس  

ایست افکار : درمانگر به فرد یا حتی کل خانواده یاد می دهد که چگونه افکر ناسالم و تکرار شونده را ترک کنند . ابتدا درباره آن موضوع فکر می کنند و سپس درمانگر دستور توقف می دهد .سرمشق دهی : مثلاً ممکن است از اعضای خانواده خواسته شود طوری عمل کنند که گویی اشخاصی هستند که از آنها خواسته شده اید آل باشند .

بازی نقش : آموزش تقاضا برای چیزی که قبلاً از آن اکراه داشته است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه سیستمی میلان

تکالیف:در خواستهای مستقیم درمانگر از یک عضو خانواده است . مشخصاً به اعضای خانواده گفته می شود که چه کاری را در چه زمانی برای رسیدن به هدف اصلی ، انجام دهند . تکالیف ممکن است تناقض نیز باشد .

فرضیه سازی : متضمن نشست اعضای درمانی قبل از ورود یک خانواده به منظور فرمول بندی و بحث درباره جنبه هایی از وضعیت خانواده است . ( نگاره تلفن )

تلویح مثبت : نوعی تعبیر است که از طریق آن بر رفتار تک تک اعضای خانواده بر چسب خوب زده می شود و با این روش از مقاومت خانواده در برابر درمان کاسته می شود .

تجویزهای مغایر/ مشابه : نوع خاصی از رفتار آیینی برای والدینی که کودکان روان پریش دارند تا تلاش شود که بازی کثیف خانواده را در هم شکند .

تشریفات و مراسم آیینی : نوعی دستور است که اعضای خانواده را برای تغییر دادن رفتارشان تحت شرایط معین هدایت می کند و تلاش برای درهم شکستن نقشهای ناکارساز در خانواده است.

تناقض : توصیه برای تغییر نکردن به منظور تغییر کردن .

نقش برگزاری جشن  :نقشی که در ان درمانگر به دستاوردهای خانواده از فرایند درمان توجه می کنند و به مراسمی در خانواده ملحق می شود و به جای آن که اتمام درمان به عنوان نقطه ی پایان تلقی شود ، به عنوان شروع و آغازی دیگر تعبیر می شود .

پرسش حلقوی/چرخشی:ا ین گونه پرسشها : 1- تفاوت شناخت افرادر از روابط نشان می دهد 2- درجه ی اختلاف را بررسی می کند 3- تفاوتهای قبل را بررسی می کند 4- نظر اعضای خانواده را در مورد تفاوتهای فرضی یا آتی نشان می دهد

هر سوال به گونه ای تنظیم می شود که به تفاوت برداشتهای اعضای خانواده درباره وقایع یا رابطه ای خاص اشاره کند .

فن رهنمودی:یک فن درمانی که از طریق آن درمانگر ، به افراد می آموزد چگونه به طور متفاوت و در عین حال فعالانه در سیستم خانواده رفتار کنند . این فن اطلاعاتی را در مورد عملکرد سیستم خانواده در اختیار درمانگر قرار می دهد . رهنمود ممکن است شامل تکالیف منزل ، تکالیف خطی و اضدادی و یا رهنمودهای خاصی برای اعضای خانواده های مختلف باشد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

نظریه پیام رسانی / راهبرد نگر

نظریه پیام رسانی / راهبرد نگر

نامگذاری مجدد : تفسیر متفاوت از آنچه که در گذشته به کار برده می شد نسبت به موقعیت یا رفتار خانواده عرضه می شود .

دستور العملها و رهنمودها : آموزشی که درمانگر به خانواده می دهد تا به گونة متفاوتی رفتار کنند از جمله : پیامهای غیر کلامی ، پیشنهادات مستقیم و غیر مستقیم ، یا رفتارهای محول شده مداخلات تناقض : این فنون به صورت محدود سازی ، تجویز کردن و باز تعریف به کار می رودو برای تغییر ، نشانه های اختلال را تجویز می کنند . بن بست دو سویه درمانبخش یاتجویز نشانه مرضی و وانمود کردن آن .

تجربیات شاق : مراجعان رفتارهایی سخت را در قبال انجام نشانه مرضی باید انجام دهند .

وانمود کردن ( فنون وانمودی ) : افراد خانواده باید کارهایی را که سابقاً ارادی ( به نظر آنها ) صورت می گرفته است ، الان به صورت ارادی انجام دهند .

موضع گیری : متضمن پذیرش و مبالغه درباره آنچه که اعضای خانواده می گویند است .

تشویق پاسخ : برای کار با عضو مقاوم که مشتاق به شرکت در جلسه خانوادگی نیست به کار می رود در این روش درمانگر سکوت و عدم شرکت مراجع را تشویق و به طور اضدادی او را ترغیب به پاسخ می کند .

تکلیف خانه : تکلیفی که درمانگر ممکن است در پایان جلسه به خانواده بدهد .

استعاره : استعاره روش موثری است که به خانواده کمک می کند تا از طریق بحث کردن راجع به مسئله عاطفی که پیش آمده است ، برخورد کند . درمانگر در گوش دادن ، با مشاهدات و پاسخدهی خویش از استعاره استفاده می کند . در مورد استعاره در این روش باید گفت که درمانگر نمی خواهد معنای استعاره هایش را برای مردم تفسیر کند . او زبان ارتباط ناهشیار را به زبان هشیار ترجمه نمی کند .

صندلی سخنگو : صندلی خاصی طراحی می شود و فقط شخصی که در آن قرار می گیرد اجازه دارد حرف بزند .

تکرار صحنه ویدیویی : ضبط وتکرار صحنه ها برای درمان جویان.

بدترین چاره : ادامه دعوا و بحث خانوادگی به صورتی شدیدتر .

 کمک کردن به بازگشت:  وقتی بیمار سریع بهبود یابد ، درمانگر او را به سوی مشکلش باز می گرداند . همکاری افراطی و بهبود خیلی سریع خود نوعی مقاومت است و احتمالاً به حالت اول بر خواهد گشت. در خواست مستقیم بازگشت در صورت اجرای صحیح جلوی بازگشت را می گیرد .

کمک به یک پاسخ با عقیم گذا شتن آن :مثلاً وقتی در مصاحبه خانواده یکی از اعضای خانواده علی رغم تشویق شدنش به صحبت حرف نمی زند ، درمانگر سعی می کند که او را از حرف زدن باز دارد و همین جلوگیری باعث صحبت او به شکل خود انگیخته می شود .

استفاده از فضا و وضعیت بدن ( Setting در اتاق درمان ):درمانگر با این کار مراحلی را برای درمان در نظر می گیرد که عبارتند از : تعریف کردن شخص براساس جایگاه او ، سپس تغییر دادن جایگاه او طوری که همراه این تغییر خودش هم تغییر کند .

تاکید بر جنبه های مثبت :فروید معتقد بود که نا هشیاری نیروی نامطبوع و ناخوشایندی است که می خواهد وارد هشیاری شود ولی اریکسون یک درمانگر راهبردی است فرض می کند که در ناهشیاری نیروهای مثبتی وجود دارد که اگر آزاد شوند موجب تحول و رشد بیشتر شخص می شوند ، بنابراین در درمان بر روی جنبه های ارزشمند رابطه تاکیر کرده و آن را توسعه می دهد .

اجتناب از خودکاوی :درمانگر به تکلیف دادن جهت تغییر دادنه رابطه ها به اندازه ی میل او به علت و چرایی برخورد خوب نداشتن آدمها با یکدیگر گرایش دارد . او علل رفتار را تفسیر نمی کند و معتقد است که اگر درمانگر سعی کند به افراد کمک نماید تا علت رفتارهایشان را بفمند جلوی تغییر درمانبخش واقعی را می گیرد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه ساخت نگر

فنون نظریه ساخت نگر

انطباق / برون سازی :روشی که درمانگر از طریق آن برای پیوستن به خانواده ، خود را با سیستم خانواده سازگار و هماهنگ می کند ، با یک حرکت حساب شده از سوی درمانگر برای مشابه شدن با خانواده ، جهت دستیابی به هدفی درمانی است . در درون سازی ، تاکید بر تطابق یا همسازی های شخص درمانگر با خانواده است . در برون سازی از فنون متفاوتی نظیر ابقاء ، تقلید و ردگیری استفاده می شود .

هم پیمان / اتحاد : نوعی ائتلاف میان دو یا چند نفر از اعضای خانواده است که با یکدیگر همکاری و اغلب در مخالفت با عضو دیگری از خانواده ، مشارکت می کنند .

بازگویی : از طریق  این فن ، موقعیت در قالب بافت و محتوای متفاوتی با دید تازه ای بررسی می شود .

نامتعادل سازی یا تغییر خرده نظامها : درمانگر با حمایت از یک خرده نظام یا تغییر اجزای آن به تغییر درست سیستم خانواده کمک می کند .

فعال سازی : با این روش چگونگی تعامل اعضای خانواده ، الگوها و قواعدشان مشخص می شود .

مرز سازی : مرزها خطوط نامرئی هستند که رابطه افراد یا زیر مجموعه ها را با هم مشخص می کند. درمانگر با نفوذ به داخل خانواده مرزبندی ها را اصلاح می نماید .

بازسازی : خانواده از طریق تغییر الگوهای تعامل و سلسه مراتب موجود کارسازتر می شود . این فن از طریق استفاده از فعال سازی ، نامتعادل سازی و مرزبندی عمل می شود .

ایجاد صلاحیت و تقویت : به خانواده ها کمک می شود که از طریق بر جسته کردن رفتارهای مثبت کارسازتر شوند .

تشخیص : در ابتدای فرایند درمانی صورت می گیرد و به درمانگران اجازه می دهد که اصلاح کنند یا تغییر دهند .

اضافه کردن سازه های شناختی : عبارتند از پند و اندرز و اطلاعات ، جملات عملگرایانه و اضداد .پند و اندرز برای آرام کردن اعضای مظطرب خانواده ، جملات عملگرا برای کمک به تغییر کردن و اضداد و پیامهای گیج کننده برای ایجاد تغییر به وسیله ارسال پیام ضد تغییر است .

نقشه برداری خانواده : مثل بوئن که براساس نظریه بین نسلی خود برای ترسیم روابط خانوادگی سه نسلی گذشته از نسل نگار استفاده می کرد ، درمانگران ساخت نگر نیز از نمودار خانواده کمک می گیرند ، البته درباره ساختار کنونی خانواده .

در افتادن با ارتباط : از هر عضوی از خانواده خواسته می شود نام شخصی را که وی حرف خواهد زد و از وی می خواهد که به او پاسخ دهد ، ذکر کند . این روال  به افراد کمک می کند که برای توصیف مشکلات و نیز حل انها از کلمات استفاده کند و بنابراین باعث افزایش توجه به محتوا می شود تا رابطه . پس ارتباط عقلانی به جای ارتباط عاطفی برقرار می شود .

در افتادن با ساخت : خانواده درمانگر الگوی تعامل درون خانواده را شناسایی می کند ، سپس خانواده تصمیم می گیرد از یکی از گزینه های زیر پیروی کند : تبعیت از الگوی موجود به طور مستقیم یا غیر مستقیم ، سرپیچی از الگو به صورت غیر مستقیم یا حذف کامل آن .

صرف غذا با خانواده : برای مشاهده تعاملی اعضای خانواده مخصوصاً در خانواده هایی که عضوی از آن دچار بی اشتهایی روانی شده است ، درمانگر با خانواده بر سر یک میز غذا حاضر می شود .

الگوهای مراوده ای : تغییر دادن فیزیکی ( ظاهری ) دوری و نزدیکی میان اعضای خانواده ، ساخت خانواده را تا حدودی تغییر و اصلاح می کند .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه تجربه نگر / انسان گرا

فنون نظریه تجربه نگر / انسان گرا

عبارت من:یکی از فنون مورد استفاده ی ستیر است که در آن اعضای خانواده تشویق می شوند که مالکیت احساسات خود را بپذیرند .

اعضای خانواده هنگام ابراز احساساتشان باید با کلمه من صحبت کنند و عباراتشان را متناسب با « من » به کار برند که باعث ایجاد مسئولیت بیشتر می شود .

صحنه آرایی:فنی که در آن از اعضای خانواده خواسته می شود که به صورت نمادین ، الگویی از روابطشان با یکدیگر را به نمایش بگذارند . این فرایند شیه به تقلید یا حرکات بی صدا است که از طریق آن امضای خانواده به تدریج ، اتحادها و فواصل را که در نتیجه ی بحث کردن درباره ی موقعیتهای دشوار آشکار نیستند ، می بیند و احساس می کنند . ایده ی موجود در صحنه آرایی ، نمایش سه یا چهار بار یک صحنه است که هر بار توسط عضو متفاوتی از خانواده تنظیم و اجرا می شود .

لمس : لمس ممکن است دست انداختن دور گردن ، دست دادن ، مچ انداختن و ... باشد البته باید خانواده درمانگر به جریم شخصی مراجعانشان تجاوز نکند . ( تماس )

حائل ها : با استفاده از معنای استعاره ای حائل هایی مثل طناب یا چشم بند ، ارتباط اعضا نشان داده می شود.

بازسازی خانواده : نقشه های خانوادگی ، ثبت وقایع زندگی خانوادگی و حلقه تأثیر از ابراز بازسازی خانواده است که هدف آن کشف الگوهای ناکارساز در خانواده های اصلی است .

نقاشی های خانوادگی : هر عضو خانواده نقاشی می کشد ، سپس آنها را در کنار هم جمع   می کنند . نقاشی می تواند جمع خانواده یا فضای زندگی خانوادگی را نشان دهد و حاوی اطلاعات زیادی باشد .

استعاره : کلمه ای است که برای بیان یک فکر و عقیده از طریق تمثیل و قیاس به کار می روند مانند کلمه دیگ برای عزت نفس .

استفاده از خود : یکی از اصلی ترین روشها در درمان تجربی که درمانگر در تماس نزدیک با خود است و فرایندهای شخصی خود را با خانواده درمیان می گذارند .

مصاحبه با عروسکها : درمانگر از یکی از اعضای خانواده می خواهد که با استفاده از عروسکها قصه ای بسازد . عقیده بر آن است که مشکلات زندگی در این قصه خود را نشان می دهند و درمانگر به طور غیر مستقیم به بینش ارزنده ای دست خواهد یافت .

مجسمه سازی خانواده

یک فن غیر کلامی که در آن ، هر یک از اعضای خانواده در یک لحظه با حالت دادن به بدن خود به خلق نمایشی فیزیکی از روابطشان می پردازند . هدف از انجام این حرکات و اعمال ، بیان تجربیات فرد از خانواده در قالب فضایی ، نگرش ها ، اتحادها و احساسات نهفته ای است که دفاع ها ، به ویژه فرافکنی گناه ( تقصیر ) و توجیه عقلی را مورد شناسایی قرار می دهد ..اعضای خانواده در خلال جلسات درمان در وضعیت هایی مدل سازی می شوند که نمادی از روابط واقعی شان به گونه ای است که توسط یکی یا بیش از یکی از اعضای خانواده بدان نگریسته می شود .

مواجهه : پس ازآموزش مهارتهای پیام رسانی به اعضای خانواده، میان آنان رویارویی های خاصی تدارک دیده می شود تا هر فرد افکار خود در مورد علت حضور و انتظاراتش را روشن سازد .

افزایش آگاهی : آگاهی از احساسات به ما کمک می کند که ارتباط  شفافی برقرار کنیم . برای افزایش آگاهی ، درمانگر از تمرین های سه تایی استفاده می کند که در آن دو نفر با هم وارد تعامل می شوند و فرد سوم به مشاهده می پردازد . آنگاه شخص ثالث درباره تعامل مورد نظر به دو نفر اول باز خورد می دهد .

الگوی ارتباط : با استفاده از الگوی ارتباط ، اعضای خانواده نگرش شخصی سرزنشگر ، سازشگر ، گیج و حسابگر و متعادل را در تمرین ، نقش بازی می کنند ، سپس در مورد چگونگی نگاه ، تاثیر آن حالت و سایر موارد با هم صحبت می کنند تا به کسب مهارت بیشتری در ارتباط دست یابند .   ( حالتهای ارتباطی )

بازی ارتباط : آموزش یک رشته فنون که به افراد می آموزند تا ارتباط موثری برقرار کنند . آن ها به افراد عیناً نشان می دهند که وقتی به روش یکسانی به دیگری نگاه کنند یا حرف می زنند چه اتفاقی می افتد و به طور کلی شامل مهارت ارتباط به صورت کلامی و غیر کلامی است .

تشخیص قواعد : قواعد بسیار موثری در زندگی خانوادگی وجود دارد که درک آنها می تواند راهگشا باشد . قواعد ناگفته منبع مشکل می باشند . بنابراین باید آن ها روشن شده و مورد بحث قرار گیرند .

قواعد تعامل : در ابتدا درمانگر قواعد تعامل را برای جلوگیری از هرج و مرج مطرح می کند . مثلاً هر فرد باید در مورد مسائل خودش حرف بزند ، به حای شخص دیگر حرف نزند و ...

ملحق شدن : درمانگر با هر یک از اعضای خانواده تماس برقرار می کند ، از دورترین فرد خانواده شروع می کند که معمولاً پدر است .

تکلیف شب : تنها تکلیفی که داده می شود ، خودداری از بحث دربارة درمان و روابط موجود در جلسات و پرهیز از ایفای نقش درمانگر برای یکدیگر است .

شوخی :استفاده از شوخی می تواند تماس بین درمانگر و خانواده و نیز میان اعضای خانواده را تسهیل کند. شوخی می تواند از شدت پویایی های اغراق آمیز و مسائل جدید بکاهد و اعمال را به شیوه ای تشویق و ترغیب کند که حالت دفاعی را کاهش دهد . اغلب در خانواده ها با اشاره به بی مزگی مواضع سفت و سخت آنها یا تعویض برچسب موقعیت به منظور نشان دادن اینکه چندان هم جدی و خطرناک نیست ، شوخی صورت می گیرد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی