۱۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

فنون نظریه پسامدرن

تعیین مشکل همراه با خانواده : مهم است که درمانگر و خانواده توافق داشته باشند که مسئله چیست و به چه مشکلی باید رسیدگی شود .

پافشاری بر تغییر مرتبه دوم ( کیفی ) : برنامه ریزی مداخلات برای ترغیب وقایع درون زندگی خانوادگی یا تغییر فراوانی و طول مدت یک اختلال باعث تغییر سازمان و ساخت خانواده می شود.

ستایش و تمجید : اظهار نظر مثبتی که همه اعضای خانواده می توانند با آن موافقت کنند .

سرنخ : رفتار معمول یک خانواده آیینه شده و ازآن به عنوان سرنخ استفاده می شود . هدف از این فن ، هشیار کردن خانواده نسبت به این عقیده است که احتمال تداوم بعضی رفتارها وجود دارد .

شاه کلید : این فن کاربرد جهانی دارد . با این مداخلات افراد خانواده مشکلات و وضعیتشان را به گونه ای دیگر می بینند مثل نوشتن افکار ، خواندن و سوزانیدن آنها ، انجام دادن یک کار متفاوت از کار همیشگی ، دقت در اتفاقی که در طول فاصله بین دو جلسه می افتد و ...   ( تکالیف کلیشه ای و قالبی )

تمرکز روی استثنائات ( پرسش استثنایاب ) : از طریق اشاره به موارد مستثنی قواعد ، مشکل را تخریب یا ساخ زدایی می کنند . درمانگر خانواده را ترغیب می کند تا مواقعی را که قادر به مهار مشکل هستند ، تعیین نمایند .

سوالات مربوط به معجزه : این فن برای هر عضو خانواه فرصت گمانه زنی را فراهم خواهد ساخت . آنها می توانند حدس بزنند که وقتی مشکل خانوادگی برطرف شد ، زندگی آنها چه وضعی خواهد داشت .

استفاده از گروه متخصصان انعکاس دهنده و آینه دو طرفه :کار تیمی انجام می شود.

مقیاس سازی : درمانگر خانواده را وا می دارد تا مقیاس عددی برای وضعیت امور در خانه درست کند .

برونی کردن :روشی در خانواده درمانی است که از طریق آن مشکل به عنوان چیزی بیرونی در نظر گرفته می شود و مسأله ذاتی مربوط به فرد نیست یعنی خود فرد مشکل نیست بلکه مسأله خود مشکل است . بیرونی کردن تاثیری ساختار شکن دارد زیرا مراجعان را به سمتی هدایت می کند که با خود مشکل ارتباط برقرار کنند ، درمانگر می تواند به منظور بیرونی کردن مشکل ، آن را نامگذاری کند .

با برونی ساختن مشکل درمانگر کمک می کند تا تفسیر دیگری از زندگی آنها ، فراهم آورد و گفتگوهای برونی کننده در بین آنها به وجو د آورد و از فنونی مانند : نامه های مکتوب برای درمانجویان ، جمع بندی جلسات دعوت از اعضای بی تفاوت برای حضور در جلسات آتی ، پرداختن به آینده استفاده می شود .

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه رفتاری/شناختی

شرطی سازی کلاسیک : قدیمی ترین شکل رفتار گرایی ، که در آن متحرکی که از همان ابتدا خنثی است با واقعه دیگری همراه شود تا از طریق تداعی هیجان های خاص را فراخواند .

مربیگری : درمانگر به خانواده آموزشهای کلامی می دهد تا پاسخهای مناسبی برای ارتباط بدهند.

قرار داد مشروط : یک قرار داد یا برنامۀ مکتوب خاص برای داد و ستد یا تبادل رفتارها و تقویت کننده های بین دو یا چند نفر .

خاموشی : تقویت کننده های قبلی رفتار کنار کذاشته شود تا رفتار به سطح اولیه اش باز گردد .

تقویت مثبت : هر چیزی که باعث افزایش رفتار مثبت شود .

رفتار نظیر به نظیر : به شکل قرار داد مشروط بر انجام کارهایی که نظیر کار طرف مقابل است تقابل : تقویت فرایند اعضا به میزان تقریباً برابر در گذر زمان همدیگر را .

شکل دهی : تقویت فرایند یادگیری که عبارت از گامهای تدریجی کوچکی است .

حساسیت زدایی نظامدار : فرایندی که از طریق آن اضطراب عملکردی شخص از طریق همراه کردن آن با رفتارهای نظیر آرامسازی عضلانی به مرور کاهش و از بین می رود .

محرومیت : جداکردن از تقویت مثبت یا محرومیت برای مدت زمان محدود به قطع رفتار آماج منجر می شود.

چارت بندی ( رسم نمودار ) : اعضای خانواده رفتار مشکل ساز را دقیقاً ثبت و ضبط می کنند وحتی نموداری برای آن ترسیم کنند .

اصل حشو : اعضای خانواده قبل از اینکه به آنها اجازه داده می شود که در فعالیت های خوشایند درگیر شوند ، نخست باید تکالیف کمتر لذت بخشی را انجام دهند .

مباحثه درباره افکار غیر عقلانی : از طریق روش ABC الیس  

ایست افکار : درمانگر به فرد یا حتی کل خانواده یاد می دهد که چگونه افکر ناسالم و تکرار شونده را ترک کنند . ابتدا درباره آن موضوع فکر می کنند و سپس درمانگر دستور توقف می دهد .سرمشق دهی : مثلاً ممکن است از اعضای خانواده خواسته شود طوری عمل کنند که گویی اشخاصی هستند که از آنها خواسته شده اید آل باشند .

بازی نقش : آموزش تقاضا برای چیزی که قبلاً از آن اکراه داشته است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه سیستمی میلان

تکالیف:در خواستهای مستقیم درمانگر از یک عضو خانواده است . مشخصاً به اعضای خانواده گفته می شود که چه کاری را در چه زمانی برای رسیدن به هدف اصلی ، انجام دهند . تکالیف ممکن است تناقض نیز باشد .

فرضیه سازی : متضمن نشست اعضای درمانی قبل از ورود یک خانواده به منظور فرمول بندی و بحث درباره جنبه هایی از وضعیت خانواده است . ( نگاره تلفن )

تلویح مثبت : نوعی تعبیر است که از طریق آن بر رفتار تک تک اعضای خانواده بر چسب خوب زده می شود و با این روش از مقاومت خانواده در برابر درمان کاسته می شود .

تجویزهای مغایر/ مشابه : نوع خاصی از رفتار آیینی برای والدینی که کودکان روان پریش دارند تا تلاش شود که بازی کثیف خانواده را در هم شکند .

تشریفات و مراسم آیینی : نوعی دستور است که اعضای خانواده را برای تغییر دادن رفتارشان تحت شرایط معین هدایت می کند و تلاش برای درهم شکستن نقشهای ناکارساز در خانواده است.

تناقض : توصیه برای تغییر نکردن به منظور تغییر کردن .

نقش برگزاری جشن  :نقشی که در ان درمانگر به دستاوردهای خانواده از فرایند درمان توجه می کنند و به مراسمی در خانواده ملحق می شود و به جای آن که اتمام درمان به عنوان نقطه ی پایان تلقی شود ، به عنوان شروع و آغازی دیگر تعبیر می شود .

پرسش حلقوی/چرخشی:ا ین گونه پرسشها : 1- تفاوت شناخت افرادر از روابط نشان می دهد 2- درجه ی اختلاف را بررسی می کند 3- تفاوتهای قبل را بررسی می کند 4- نظر اعضای خانواده را در مورد تفاوتهای فرضی یا آتی نشان می دهد

هر سوال به گونه ای تنظیم می شود که به تفاوت برداشتهای اعضای خانواده درباره وقایع یا رابطه ای خاص اشاره کند .

فن رهنمودی:یک فن درمانی که از طریق آن درمانگر ، به افراد می آموزد چگونه به طور متفاوت و در عین حال فعالانه در سیستم خانواده رفتار کنند . این فن اطلاعاتی را در مورد عملکرد سیستم خانواده در اختیار درمانگر قرار می دهد . رهنمود ممکن است شامل تکالیف منزل ، تکالیف خطی و اضدادی و یا رهنمودهای خاصی برای اعضای خانواده های مختلف باشد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

نظریه پیام رسانی / راهبرد نگر

نظریه پیام رسانی / راهبرد نگر

نامگذاری مجدد : تفسیر متفاوت از آنچه که در گذشته به کار برده می شد نسبت به موقعیت یا رفتار خانواده عرضه می شود .

دستور العملها و رهنمودها : آموزشی که درمانگر به خانواده می دهد تا به گونة متفاوتی رفتار کنند از جمله : پیامهای غیر کلامی ، پیشنهادات مستقیم و غیر مستقیم ، یا رفتارهای محول شده مداخلات تناقض : این فنون به صورت محدود سازی ، تجویز کردن و باز تعریف به کار می رودو برای تغییر ، نشانه های اختلال را تجویز می کنند . بن بست دو سویه درمانبخش یاتجویز نشانه مرضی و وانمود کردن آن .

تجربیات شاق : مراجعان رفتارهایی سخت را در قبال انجام نشانه مرضی باید انجام دهند .

وانمود کردن ( فنون وانمودی ) : افراد خانواده باید کارهایی را که سابقاً ارادی ( به نظر آنها ) صورت می گرفته است ، الان به صورت ارادی انجام دهند .

موضع گیری : متضمن پذیرش و مبالغه درباره آنچه که اعضای خانواده می گویند است .

تشویق پاسخ : برای کار با عضو مقاوم که مشتاق به شرکت در جلسه خانوادگی نیست به کار می رود در این روش درمانگر سکوت و عدم شرکت مراجع را تشویق و به طور اضدادی او را ترغیب به پاسخ می کند .

تکلیف خانه : تکلیفی که درمانگر ممکن است در پایان جلسه به خانواده بدهد .

استعاره : استعاره روش موثری است که به خانواده کمک می کند تا از طریق بحث کردن راجع به مسئله عاطفی که پیش آمده است ، برخورد کند . درمانگر در گوش دادن ، با مشاهدات و پاسخدهی خویش از استعاره استفاده می کند . در مورد استعاره در این روش باید گفت که درمانگر نمی خواهد معنای استعاره هایش را برای مردم تفسیر کند . او زبان ارتباط ناهشیار را به زبان هشیار ترجمه نمی کند .

صندلی سخنگو : صندلی خاصی طراحی می شود و فقط شخصی که در آن قرار می گیرد اجازه دارد حرف بزند .

تکرار صحنه ویدیویی : ضبط وتکرار صحنه ها برای درمان جویان.

بدترین چاره : ادامه دعوا و بحث خانوادگی به صورتی شدیدتر .

 کمک کردن به بازگشت:  وقتی بیمار سریع بهبود یابد ، درمانگر او را به سوی مشکلش باز می گرداند . همکاری افراطی و بهبود خیلی سریع خود نوعی مقاومت است و احتمالاً به حالت اول بر خواهد گشت. در خواست مستقیم بازگشت در صورت اجرای صحیح جلوی بازگشت را می گیرد .

کمک به یک پاسخ با عقیم گذا شتن آن :مثلاً وقتی در مصاحبه خانواده یکی از اعضای خانواده علی رغم تشویق شدنش به صحبت حرف نمی زند ، درمانگر سعی می کند که او را از حرف زدن باز دارد و همین جلوگیری باعث صحبت او به شکل خود انگیخته می شود .

استفاده از فضا و وضعیت بدن ( Setting در اتاق درمان ):درمانگر با این کار مراحلی را برای درمان در نظر می گیرد که عبارتند از : تعریف کردن شخص براساس جایگاه او ، سپس تغییر دادن جایگاه او طوری که همراه این تغییر خودش هم تغییر کند .

تاکید بر جنبه های مثبت :فروید معتقد بود که نا هشیاری نیروی نامطبوع و ناخوشایندی است که می خواهد وارد هشیاری شود ولی اریکسون یک درمانگر راهبردی است فرض می کند که در ناهشیاری نیروهای مثبتی وجود دارد که اگر آزاد شوند موجب تحول و رشد بیشتر شخص می شوند ، بنابراین در درمان بر روی جنبه های ارزشمند رابطه تاکیر کرده و آن را توسعه می دهد .

اجتناب از خودکاوی :درمانگر به تکلیف دادن جهت تغییر دادنه رابطه ها به اندازه ی میل او به علت و چرایی برخورد خوب نداشتن آدمها با یکدیگر گرایش دارد . او علل رفتار را تفسیر نمی کند و معتقد است که اگر درمانگر سعی کند به افراد کمک نماید تا علت رفتارهایشان را بفمند جلوی تغییر درمانبخش واقعی را می گیرد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه ساخت نگر

فنون نظریه ساخت نگر

انطباق / برون سازی :روشی که درمانگر از طریق آن برای پیوستن به خانواده ، خود را با سیستم خانواده سازگار و هماهنگ می کند ، با یک حرکت حساب شده از سوی درمانگر برای مشابه شدن با خانواده ، جهت دستیابی به هدفی درمانی است . در درون سازی ، تاکید بر تطابق یا همسازی های شخص درمانگر با خانواده است . در برون سازی از فنون متفاوتی نظیر ابقاء ، تقلید و ردگیری استفاده می شود .

هم پیمان / اتحاد : نوعی ائتلاف میان دو یا چند نفر از اعضای خانواده است که با یکدیگر همکاری و اغلب در مخالفت با عضو دیگری از خانواده ، مشارکت می کنند .

بازگویی : از طریق  این فن ، موقعیت در قالب بافت و محتوای متفاوتی با دید تازه ای بررسی می شود .

نامتعادل سازی یا تغییر خرده نظامها : درمانگر با حمایت از یک خرده نظام یا تغییر اجزای آن به تغییر درست سیستم خانواده کمک می کند .

فعال سازی : با این روش چگونگی تعامل اعضای خانواده ، الگوها و قواعدشان مشخص می شود .

مرز سازی : مرزها خطوط نامرئی هستند که رابطه افراد یا زیر مجموعه ها را با هم مشخص می کند. درمانگر با نفوذ به داخل خانواده مرزبندی ها را اصلاح می نماید .

بازسازی : خانواده از طریق تغییر الگوهای تعامل و سلسه مراتب موجود کارسازتر می شود . این فن از طریق استفاده از فعال سازی ، نامتعادل سازی و مرزبندی عمل می شود .

ایجاد صلاحیت و تقویت : به خانواده ها کمک می شود که از طریق بر جسته کردن رفتارهای مثبت کارسازتر شوند .

تشخیص : در ابتدای فرایند درمانی صورت می گیرد و به درمانگران اجازه می دهد که اصلاح کنند یا تغییر دهند .

اضافه کردن سازه های شناختی : عبارتند از پند و اندرز و اطلاعات ، جملات عملگرایانه و اضداد .پند و اندرز برای آرام کردن اعضای مظطرب خانواده ، جملات عملگرا برای کمک به تغییر کردن و اضداد و پیامهای گیج کننده برای ایجاد تغییر به وسیله ارسال پیام ضد تغییر است .

نقشه برداری خانواده : مثل بوئن که براساس نظریه بین نسلی خود برای ترسیم روابط خانوادگی سه نسلی گذشته از نسل نگار استفاده می کرد ، درمانگران ساخت نگر نیز از نمودار خانواده کمک می گیرند ، البته درباره ساختار کنونی خانواده .

در افتادن با ارتباط : از هر عضوی از خانواده خواسته می شود نام شخصی را که وی حرف خواهد زد و از وی می خواهد که به او پاسخ دهد ، ذکر کند . این روال  به افراد کمک می کند که برای توصیف مشکلات و نیز حل انها از کلمات استفاده کند و بنابراین باعث افزایش توجه به محتوا می شود تا رابطه . پس ارتباط عقلانی به جای ارتباط عاطفی برقرار می شود .

در افتادن با ساخت : خانواده درمانگر الگوی تعامل درون خانواده را شناسایی می کند ، سپس خانواده تصمیم می گیرد از یکی از گزینه های زیر پیروی کند : تبعیت از الگوی موجود به طور مستقیم یا غیر مستقیم ، سرپیچی از الگو به صورت غیر مستقیم یا حذف کامل آن .

صرف غذا با خانواده : برای مشاهده تعاملی اعضای خانواده مخصوصاً در خانواده هایی که عضوی از آن دچار بی اشتهایی روانی شده است ، درمانگر با خانواده بر سر یک میز غذا حاضر می شود .

الگوهای مراوده ای : تغییر دادن فیزیکی ( ظاهری ) دوری و نزدیکی میان اعضای خانواده ، ساخت خانواده را تا حدودی تغییر و اصلاح می کند .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه تجربه نگر / انسان گرا

فنون نظریه تجربه نگر / انسان گرا

عبارت من:یکی از فنون مورد استفاده ی ستیر است که در آن اعضای خانواده تشویق می شوند که مالکیت احساسات خود را بپذیرند .

اعضای خانواده هنگام ابراز احساساتشان باید با کلمه من صحبت کنند و عباراتشان را متناسب با « من » به کار برند که باعث ایجاد مسئولیت بیشتر می شود .

صحنه آرایی:فنی که در آن از اعضای خانواده خواسته می شود که به صورت نمادین ، الگویی از روابطشان با یکدیگر را به نمایش بگذارند . این فرایند شیه به تقلید یا حرکات بی صدا است که از طریق آن امضای خانواده به تدریج ، اتحادها و فواصل را که در نتیجه ی بحث کردن درباره ی موقعیتهای دشوار آشکار نیستند ، می بیند و احساس می کنند . ایده ی موجود در صحنه آرایی ، نمایش سه یا چهار بار یک صحنه است که هر بار توسط عضو متفاوتی از خانواده تنظیم و اجرا می شود .

لمس : لمس ممکن است دست انداختن دور گردن ، دست دادن ، مچ انداختن و ... باشد البته باید خانواده درمانگر به جریم شخصی مراجعانشان تجاوز نکند . ( تماس )

حائل ها : با استفاده از معنای استعاره ای حائل هایی مثل طناب یا چشم بند ، ارتباط اعضا نشان داده می شود.

بازسازی خانواده : نقشه های خانوادگی ، ثبت وقایع زندگی خانوادگی و حلقه تأثیر از ابراز بازسازی خانواده است که هدف آن کشف الگوهای ناکارساز در خانواده های اصلی است .

نقاشی های خانوادگی : هر عضو خانواده نقاشی می کشد ، سپس آنها را در کنار هم جمع   می کنند . نقاشی می تواند جمع خانواده یا فضای زندگی خانوادگی را نشان دهد و حاوی اطلاعات زیادی باشد .

استعاره : کلمه ای است که برای بیان یک فکر و عقیده از طریق تمثیل و قیاس به کار می روند مانند کلمه دیگ برای عزت نفس .

استفاده از خود : یکی از اصلی ترین روشها در درمان تجربی که درمانگر در تماس نزدیک با خود است و فرایندهای شخصی خود را با خانواده درمیان می گذارند .

مصاحبه با عروسکها : درمانگر از یکی از اعضای خانواده می خواهد که با استفاده از عروسکها قصه ای بسازد . عقیده بر آن است که مشکلات زندگی در این قصه خود را نشان می دهند و درمانگر به طور غیر مستقیم به بینش ارزنده ای دست خواهد یافت .

مجسمه سازی خانواده

یک فن غیر کلامی که در آن ، هر یک از اعضای خانواده در یک لحظه با حالت دادن به بدن خود به خلق نمایشی فیزیکی از روابطشان می پردازند . هدف از انجام این حرکات و اعمال ، بیان تجربیات فرد از خانواده در قالب فضایی ، نگرش ها ، اتحادها و احساسات نهفته ای است که دفاع ها ، به ویژه فرافکنی گناه ( تقصیر ) و توجیه عقلی را مورد شناسایی قرار می دهد ..اعضای خانواده در خلال جلسات درمان در وضعیت هایی مدل سازی می شوند که نمادی از روابط واقعی شان به گونه ای است که توسط یکی یا بیش از یکی از اعضای خانواده بدان نگریسته می شود .

مواجهه : پس ازآموزش مهارتهای پیام رسانی به اعضای خانواده، میان آنان رویارویی های خاصی تدارک دیده می شود تا هر فرد افکار خود در مورد علت حضور و انتظاراتش را روشن سازد .

افزایش آگاهی : آگاهی از احساسات به ما کمک می کند که ارتباط  شفافی برقرار کنیم . برای افزایش آگاهی ، درمانگر از تمرین های سه تایی استفاده می کند که در آن دو نفر با هم وارد تعامل می شوند و فرد سوم به مشاهده می پردازد . آنگاه شخص ثالث درباره تعامل مورد نظر به دو نفر اول باز خورد می دهد .

الگوی ارتباط : با استفاده از الگوی ارتباط ، اعضای خانواده نگرش شخصی سرزنشگر ، سازشگر ، گیج و حسابگر و متعادل را در تمرین ، نقش بازی می کنند ، سپس در مورد چگونگی نگاه ، تاثیر آن حالت و سایر موارد با هم صحبت می کنند تا به کسب مهارت بیشتری در ارتباط دست یابند .   ( حالتهای ارتباطی )

بازی ارتباط : آموزش یک رشته فنون که به افراد می آموزند تا ارتباط موثری برقرار کنند . آن ها به افراد عیناً نشان می دهند که وقتی به روش یکسانی به دیگری نگاه کنند یا حرف می زنند چه اتفاقی می افتد و به طور کلی شامل مهارت ارتباط به صورت کلامی و غیر کلامی است .

تشخیص قواعد : قواعد بسیار موثری در زندگی خانوادگی وجود دارد که درک آنها می تواند راهگشا باشد . قواعد ناگفته منبع مشکل می باشند . بنابراین باید آن ها روشن شده و مورد بحث قرار گیرند .

قواعد تعامل : در ابتدا درمانگر قواعد تعامل را برای جلوگیری از هرج و مرج مطرح می کند . مثلاً هر فرد باید در مورد مسائل خودش حرف بزند ، به حای شخص دیگر حرف نزند و ...

ملحق شدن : درمانگر با هر یک از اعضای خانواده تماس برقرار می کند ، از دورترین فرد خانواده شروع می کند که معمولاً پدر است .

تکلیف شب : تنها تکلیفی که داده می شود ، خودداری از بحث دربارة درمان و روابط موجود در جلسات و پرهیز از ایفای نقش درمانگر برای یکدیگر است .

شوخی :استفاده از شوخی می تواند تماس بین درمانگر و خانواده و نیز میان اعضای خانواده را تسهیل کند. شوخی می تواند از شدت پویایی های اغراق آمیز و مسائل جدید بکاهد و اعمال را به شیوه ای تشویق و ترغیب کند که حالت دفاعی را کاهش دهد . اغلب در خانواده ها با اشاره به بی مزگی مواضع سفت و سخت آنها یا تعویض برچسب موقعیت به منظور نشان دادن اینکه چندان هم جدی و خطرناک نیست ، شوخی صورت می گیرد .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

فنون نظریه نظام های خانوادگی

نسل نگاری : باز نمایی عینی از درخت خانوادگی شخص حداقل سه نسل شامل اطلاعاتی مربوط به ازدواج، سلامت ، اشتغال و سایر مطالب و نیز روابط اعضای خانواده با یکدیگر . با استفاده از نسل نگاری اطلاعات زیادی به دست می آید .

بازگشت به خانه : خانواده درمانگر به فرد یا اعضای خانواده ، آموزش می دهد برای شناخت بهتر از خانواده ای که درآن بزرگ شده اند به خانه باز گردد . ( خانه دوران کودکی )

مثلث زدایی:از میان بردن تعارضات خانوادگی است . در مثلث زدایی هیچ یک از اعضای خانواده نقش سپر بلا یا میانجی را ایفا نمی کند . مثلث زدایی باعث رابطه ی تک تک اعضا با یکدیگر می شود تا به جای نشان دادن واکنش به یکدیگر پاسخ دهند .درمثلث زدایی یا نامثلث سازی شخص اضطرابش را در موقعیت های خانوادگی حل می کند و احساساتش را به دیگران فرافکنی نمی کند . همچنین به افراد کمک می کند که در هنگام تنش در خانواده ، کانون توجه نشوند . آنان نگرانی ها و علایق خود را به زبان می آورند .

روابط شخص با شخص : دو عضو خانواده راجع به یکدیگر یا شخصاً با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و راجع به مسائل غیر شخصی و دیگران حرف نمی زند. این فن به افزایش فردیت یافتگی و صمیمیت کمک می کند .

متمایز سازی خود و گرفتن موضع من : متمایز سازی باید به میزانی انجام شود که شخص قادر باشد بین فرایند احساس ذهنی و فرایند عقلی عینی تر تمایز قائل شود ( بی طرفی عاطفی )

پرسشگری : از طریق پرسشگری عکس العمل های افرادی که در زندگیشان وجود دارند ، بهتر درک می شود. از دیدگاه بوئن ابزار اصلی درمانگران پرسشگری است .

آرامش و عینیت : درمانگر قادر است افکار و احساسات خود را بدون حالت دفاعی و یا نادیده گرفتن نظریات دیگران در میان بگذارد . درمانگر در پاسخ به واکنشهای اعضای دیگر خانواده ، همچنان آرام باقی می ماند 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

اصول درمان در نظریه راه حل محور

1 –    تمرکز بر آینده

2-     استثنائات به هر مشکل می توانند در ساختن راه حل ها کمک می کنند.

3-     در همه ی زمان ها تغییر در حال وقوع است.

4-    تغییر جزئی به تغییر بزرگ تر منجر می شود.

5-    مراجعان همیشه در حال همکاری کردن هستند.

6-    مردم همه ی آن چیزی را که برای حل مشکلاتشان لازم است دارند.

7-    معنا و تجربه به طور تعاملی ساخته می شوند.

8-    اعمال و توصیفات دوره ای هستند.

9-    معنای پیام ، پاسخی است که شما دریافت می کینید.

10- درمان، یک کوشش متمرکز به راه حل یا هدف، با مراجع به عنوان یک متخصص است.

11-چگونه مراجعان هدف را توصیف می کنند و چه اقداماتی می کنند، بر تعاملات آینده باهمه یافراد دیگر تأثیر می گذارد.

12-  اعضای گروه درمانی کسانی هستند که در احساس این که هدفی وجود  دارد شرکت میکنند

گاهی اوقات برای حل مشکل، روش مستقیم یا خطی جواب نمی دهد. پیش فرضهای نظریه راه حل محور اگر رفتار نگه دارنده تغییر کند، رفتار تغییر خواهد کرد.

–         تغییر یک عضو خانواده یا زوج می تواند افراد دیگر سیستم را تغییر دهد.

–         عمدتاً درمان های کوتاه مدت در مورد مراجعانی خوب عمل می کند که تمایل کمی به درمان دارند.

–         درمان راه حل-محور کوتاه مدت می تواند به مراجعان با درجات متفاوت تمایل و آمادگی به درمان کمک کند.

–         شکایت عرضه شده خود نشانه ای از چیزی عمیق تر نیست.

–         وقتی یک تغییر ادراکی یا رفتاری ایجاد می شود و به دنبال آن مشکل مراجع کاهش پیدا می کند، درمان صورت گرفته است.

–         در مشاوره ی راه حل- محور ، مشخص کردن هدف های درمان با همکاری مراجع و درمانگر ضروری است.

–         زوج درمانی شبیه خانواده درمانی است به جز این که به طور طبیعی درمانگر به رابطه ی بین دو نفر از یک نسل می پردازد.

–         مراجعان قابلیت ها و منابعی برای حل مشکلات دارند و وقتی زمان محدود است بهتر آن است که بر اطلاعات قبلی درباره موفقیت های آنها تأکید شوددارد، مشارکت می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

در برخورد با کسانی که در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند، چه اقدامی میشود انجام داد:

1.         از او بپرسید: چه چیزی وی را اینقدر آشفته کرده است؟

2.         در صورت وجود تردید برای صحبت کردن در مورد مشکلات، اصرار کنید که بر این تردید غلبه کرده و راجع به مشکلاتش گفتگو کند.

3.         اگر احساس میکنید که وی افسرده است، در مورد وجود فکر خودکشی از او سوال کنید. چنین سوالی او را به خودکشی ترغیب نخواهد کرد.

4.         با اصرار سعی نکنید که او را از اقدام به خودکشی منصرف سازید، در مقابل به او نشان دهید که وی را درک میکنید و شما برای وی اهمیت قائل میشوید. به کمک کنید که احساس کند در این شرایط بحرانی وی تنها نیست.

کمک کنید که بداند تمایل به خودکشی موقتی است، بیماری افسردگی قابل درمان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

چگونه خبر مربوط به خودکشی گزارش شود:

1.         از پوشش احساساتی خبر مربوط به خودکشی باید به طور جد اجتناب گردد.

2.         گزارش خبر تا حد امکان مختصر باشد.

3.         وجود هر گونه مشکل یا بیماری روانپزشکی در فرد خودکش میبایست گزارش گردد.

4.         از چاپ عکس فرد خودکش، روش بکار گرفته شده و توصیف مکان ارتکاب میبایست امتناع شود.

5.         از درج خبر مربوط به خودکشی در صفحه اول اجتناب گردد.

6.          از بیان و توصیف جزئیات روش خودکشی اجتناب شود. معمولا خبر مربوط به خودکشی بیشتر در روش خودکشی اثر میگذارد تا دفعات اقدام به خودکشی.

7.         اخبار مربوط به مکان خودکشی مانند پل، مکان های بلند، صخره؛ ریل آهن منجر به افزایش خودکشی با استفاده از مناطق فوق میگردد.

8.         خودکشی نباید به عنوان رفتار توصیف ناکردنی و یا ساده تعبیر نمود؛ بلکه از آن به عنوان رفتاری پیچیده که از عوامل بسیاری مانند بیماری پایدار روانی، جسمانی، سوء مصرف مواد مخدر، مشکلات خانوادگی و روانشناختی متاثر میباشد یاد نمود.

9.         نباید از خودکشی به عنوان روشی برای سازگاری با مشکلات فردی مانند ورشکستگی، شکست عشقی، شکست تحصیلی نام برد.

10.     در گزارش مربوط به خودکشی باید به اثرات سوء آن در اقوام فرد خودکش از نظر "لکه ننگ" و "رنج روانشناختی" نام برد.

11.     "قهرمان" خطاب کردن افراد خودکش این را به افراد مستعد القاء میکند که افراد خودکش مورد عزت و احترام جامعه خود هستند.

12.     بیان عواقب جسمانی موارد اقدام به خودکشی مانند ضایعات مغزی، فلج و غیره اثر محافظت کننده دارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی