۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگرانی» ثبت شده است

چگونه نگرانی را از خود دور کنیم؟

چرا به نگرانی ادامه می‌دهید و آیا توقف آن کار مشکلی است؟
شما احساسات متناقضی در مورد نگرانی‌تان دارید. از یک طرف نگرانی‌ها، شما را آزار می‌دهند و نمی‌‌‌توانید خواب راحت داشته باشید و افکار بدبینانه از سر شما بیرون نمی‌روند و از طرف دیگر احساس می‌کنید که حتما راه‌حلی برای از بین بردن آن وجود ندارد. به عنوان مثال فکر می‌کنید که:
 اگر بیشتر فکر کنم حتماً راه حلی پیدا می‌کنم؛
 نمی‌خواهم شگفت‌زده بشوم؛
 من در برابر انجام آن مسؤولم؛
 نمی‌خواهم چیزی را فراموش کنم و . . .
 در این دوران اوقات سختی را سپری می‌کنید، زیرا نگرانی تمام حواس شما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. نگرانی‌های دائمی خسارت و تلفات سنگینی دارند. شب و روز دچار تنش ‌خواهید بود و این احساس شما را عصبی می‌کند. بیشتر نگرانی‌های مزمن با دو بعد از باورهای مثبت و منفی درگیر هستند. در سمت منفی شما باور دارید که این نگرانی به شما صدمه می‌زند و سلامت جسمی‌تان را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد و ممکن است حتی کنترل خود را از دست بدهید و عمل ناشایستی مرتکب شوید. در سمت مثبت شما باور دارید که این نگرانی به شما کمک می‌کند تا از اتفاقات و چیزهای بد جلوگیری کنید و شما را برای بدترین حالات آماده می‌کند و همین مسأله به رفع مشکل و پیدا کردن راه‌حل منجر می‌شود. باورهای منفی و یا نگرانی در مورد نگرانی، اضطراب شما را افزایش می‌دهد و به تثبیت آن می‌انجامد، اما باورهای مثبت در مورد نگرانی نیز می‌‌توانند مضر باشند و به همین دلیل است که توقف آن کار مشکلی است. زمانی که تصور می‌کنید نگرانی به شما کمک و از شما محافظت می‌کند، به سختی می‌توانید آن را از خود دور کنید. برای دور کردن نگرانی از خود باید تفکر مثبت در مورد آن را دور بریزید. زمانی که متوجه می‌شوید نگرانی یک مشکل است و نه یک راه حل، بهتر می‌توانید ذهن خود را کنترل کنید. زمانی که نگرانی و اضطراب بر افکار شما حاکم است، نمی‌توانید ذهن خلاقی داشته باشید و به نظر احساسات‌تان غیر قابل کنترل خواهد بود. در این مواقع کارهای زیادی می‌توانید انجام دهید. نگرانی‌های خود را استدلال و تلاش کنید مثبت فکر کنید.
 

سعی کنید قدم‌ها را کوتاه کوتاه بردارید.
مسلماً در قدم اول نمی‌‌توانید نگرانی را به مدت طولانی سرکوب کنید، ولی می‌توانید ذهن‌تان را از آن دور کنید. در واقع تلاش برای انحراف ذهن به ماندگاری و قوی‌تر شدن آن در طولانی مدت کمک می‌کند. می‌توانید آن را امتحان کنید؛ ‌فقط کافی است چشمان‌تان را ببندید و یک فیل بزرگ صورتی رنگ را تصور کنید. به محض اینکه توانستید آن را در ذهن خود مشاهده کنید، این کار را متوقف کنید. چه اتفاقی رخ می‌دهد، آیا تا 5 دقیقه بعد می‌توانید به آن فکر نکنید؟! توقف ذهن در واقع نیرویی است که شما را به سمت آنچه که از آن فرار می‌کنید، هدایت می‌کند؛ ولی این بدان معنا نیست که برای کنترل نگرانی خود نمی‌توانید هیچ‌کاری انجام دهید، فقط کافی است روش‌های مختلف را امتحان کنید و در اینجاست که راهکار به تعویق انداختن نگرانی مطرح می‌شود. به جای تلاش برای توقف و یا خلاصی از شر افکار مضطرب سعی کنید زمان فکر کردن به آنها را به تعویق بیندازید.

• یک زمان نگرانی برای خود در نظر بگیرد و هرگاه در طی روز نگران چیزی می‌شوید، آن را از ذهن خود دور کنید و به خود بگویید حالا وقت افکار منفی و نگرانی نیست. مثلاً هر روز 20 دقیقه  را به نگرانی‌های خود اختصاص دهید و به آن فکر کنید. در طی این زمان اجازه خواهید داشت به هر آنچه که شما را نگران می‌کند فکر کنید.

• اگر در طی روز مضطرب شدید، خلاصه‌ای از نگرانی‌ خود را روی کاغذ بنویسید و فکر کردن به آن را به زمان نگرانی خود، موکول کنید. به خود یادآوری کنید که فرصت کافی برای فکر کردن به آن را دارید و هیچ نیازی به نگرانی در مورد آن در حال حاضر وجود ندارد و سپس روز خود را طی کنید.

• در طول زمانی که برای فکر کردن به نگرانی اختصاص داده‌اید آنچه را که در طی روز یادداشت کرده‌اید، بررسی کنید. اگر هنوز این افکار موجب نگرانی شما می‌شوند، به خود اجازه دهید که در مورد آنها نگران باشید؛ ولی فقط در همان زمانی که به آن اختصاص داده‌اید و اگر اکنون این نگرانی‌ها به نظر مهم نمی‌رسند، آنها را از ذهن خود دور کنید و از بقیه روز خود لذت ببرید. به تعویق انداختن نگرانی‌ها روشی بسیار موثر است و به مرور متوجه می‌شوید که کنترل بهتری روی نگرانی خود دارید.
 

از خود سؤال کنید که آیا مشکل قابل حل است؟
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که به‌طور موقت با تصور این سؤال، احساس اضطراب کمتری خواهید کرد. نگرانی و حل مشکل دو موضوع کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند. حل مشکل در واقع ارزیابی شرایط و برداشتن گام‌های مشخص برای برخورد با آن است؛ اما نگرانی بیش از حد، شما را از رسیدن به راه حل مناسب باز می‌دارد. مهم نیست که چقدر وقت خود را صرف فکر به بدترین شرایط می‌کنید، مهم این است که وقتی آنها اتفاق می‌افتند، هیچ راه حل مناسبی برای برخورد با آنها در ذهن شما وجود ندارد.

•  میان نگرانی‌های قابل حل و لاینحل تفاوت قائل شوید: اگر دچار نگرانی شدید، اول از خود سوال کنید که آیا می‌توانید آن را حل کنید؟ آیا نگرانی شما احتمال و خیال‌پردازی است و آیا می‌تـوانید برای دور کردن آن کاری انجام دهید یا خارج از کنترل شماست؟ برخی از نگرانی‌ها قابل حل هستند؛ مثل نگرانی در مورد عدم پرداخت بدهی. می‌توانید با طلبکار خود صحبت و شیوه‌های مختلف پرداخت را بررسی کنید. برخی دیگر راه‌حلی ندارند؛ مثل نگرانی در مورد اینکه ممکن است روزی دچار سرطان شوم و یا فرزندم تصادف کند و . . . اگر نگرانی قابل حل است از تمام روش‌های ممکن،  و راه‌حل‌های مختلف را بررسی کنید. بیشتر بر چیزی تمرکز کنید که می‌توانید آن را تغییر دهید و شرایط و واقعیت‌های خارج از کنترل را فراموش کنید. بعد تمامی گزینه‌ها را ارزیابی و برای انجام آن برنامه‌ریزی کنید. قطعاً اکنون احساس بهتری خواهید داشت.

•  مقابله با نگرانی‌های لاینحل: اگر نگران موضوعی هستید که هیچ روش پیشگیری و یا راه حلی ندارد چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ اگر مبتلا به نگرانی مزمن هستید و نگرانی‌های شما از این دست مشکلات است، در چنین مواردی کنترل احساسات بسیار مهم است. در اینگونه موارد به محض سرکوب احساسات مجدداً دچار اضطراب می‌شوید. و همیشه علت اینکه چرا چنین فکرهایی می‌کنید را از خود جویا می‌شوید. تنها راه مبارزه با آنها چرخه معیوب و در آغوش گرفتن احساسات است. در ابتدا به دلیل اعتقادات منفی که در احساسات و عواطف شما وجود دارد، ممکن است این امر ترسناک به نظر برسد. حقیقت این است که به رسمیت شناختن احساسات به عنوان بخشی از انسان بودن شماست که می‌‌توانید در مورد آنها آگاهی بیشتری کسب کرده و میان عقل و احساس‌تان توازن بهتری برقرار کنید. برای ایجاد این توازن به نکات زیر دقت کنید:

• قبول عدم قطعیت: ناتوانی در تحمل عدم اطمینان نقش بزرگی در اضطراب و نگرانی دارد. افرادی که به نگرانی مزمن مبتلا هستند، دائم نگران آینده‌اند، در حالی که نمی‌‌توانند هیچ روشی برای جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند پیدا کنند. ممکن است تصور کنید که با نگرانی احساس امنیت بیشتری دارید، ولی این واقعاً فقط یک توهم است، ‌زیرا زندگی قابل پیش‌بینی نیست. با فکر کردن به اتفاقات بد نمی‌‌توانید از انجام آنها جلوگیری کنید و فقط شما را از لذت بردن از زمان حال وا می‌دارد. به سوالات زیر پاسخ دهید تا بتوانید درک درستی از عدم اطمینان وقایع پیدا کنید:

• آیا این امکان وجود دارد که این مشکل پیش نیاید یا پیش آمدن آن قطعی است؟ آیا می‌توان اتفاقات زندگی را پیش‌بینی کرد؟ آیا این کار منطقی است؟ آیا می‌خواهم با فکر اتفاقات منفی در زندگی، روزم را بگذرانم در صورتی که احتمال وقوع آنها بسیار پایین است؟
 
افکار مضطرب خود را به چالش بکشانید
افرادی که از نگرانی‌های مزمن رنج می‌برند، جهان را خطرناک‌تر از نوع واقعی آن تصور کرده و همیشه بدترین حالت‌ها و فیلم‌نامه‌ها را پیش‌بینی می‌کنند و توانایی خود را در رسیدگی به مشکلات نادیده می‌گیرند. این نگرش واقعا غیر منطقی و بدبینانه است و به عنوان تحریفات شناختی در نظر گرفته می‌شود. در واقع تفکری است که براساس واقعیت شکل نگرفته و رها کردن آنها نیز آسان نیست و گاه به یک الگوی فکری مادام‌العمر تبدیل می‌شود که به‌طور ناخودآگاه و اتوماتیک در ضمیر فرد شکل می‌گیرد. برای شکستن این عادت بد باید مغز خود را مجدداً آموزش داد. ابتدا هر آنچه را که موجب ترس و نگرانی شما می‌شود، شناسایی کنید و سپس به جای در نظر گرفتن آنها به عنوان حقیقت، آنها را فرضیه تصور کنید و آن را به چالش بکشید تا چشم‌انداز متعادل‌تری نسبت به آینده داشته باشید.
 

تعریف‌های شناختی که اضطراب و استرس را بیشتر می‌کنند
همه یا هیچ: تفکر سیاه و سفید که همه چیز را یا کامل و یا ناقص می‌دانند و حد وسطی برای آن در نظر نمی‌گیرد. مثلاً اگر در انجام کاری موفق نشوید، فکر می‌کنید بدبخت‌ترین آدم روی زمین هستید. و در انجام هیچ کاری موفق نمی‌شوید.
 تعمیم یک تجربه منفی: وقتی دچار یک تجربه منفی در زندگی می‌شوید، تصور می‌کنید که این مشکل در تمام عمر همراه‌تان خواهد بود. مثلاً: من برای این کار استخدام نشدم و هیچ‌وقت در هیچ‌کار دیگری نیز استخدام نخواهم شد!
 زدن برچسب منفی به خود: براساس اشتباهات و کاستی‌ها، فرد به خود برچسب منفی می‌زند. مثلا: من آدم احمقی هستم!
  به عهده گرفتن وقایعی که خارج از مسؤولیت شماست:  افرادی که خود را مسؤول همه چیز، حتی اتفاقات بد زندگی دیگران می‌دانند، استرس زیادی خواهند داشت؛ مثل: تقصیر من بود که به پسرم یاد ندادم در حین بارندگی دقت کند وگرنه او تصادف نمی‌کرد.
 استدلال هیجانی: با توجه به احساسات، تصویری در ذهن‌تان حک می‌کنید و خیال می‌کنید که کاملاً منطقی است. مثلاً: احساس می‌کنم وحشت زده‌ام و احتمالاً در معرض خطر واقعی فیزیکی قرار گرفته‌ام.
  در نظر گرفتن بدترین فیلم‌نامه برای خود. مثلاً : خلبان گفت مشکلی پیش آمده، احتمالاً‌سقوط می‌کنیم.
 نتیجه‌گیری بدون شواهد منطقی و با توجه به تفسیرهای منفی همچون ذهن‌خوانی دیگران مثلاً: من می‌دانم که او از من متنفر است.

   تمرکز را تمرین کنید
نگرانی معمولاً مربوط به حوادث آینده است سعی کنید با تمرکز بر حال و جمع کردن حواس‌تان نگرانی را کاهش دهید. برخلاف راهکار قبلی که حاکی از به چالش کشیدن مشکلات بوده در این راهکار باید آنها را مشاهده کنید و اجازه دهید آنها دفع شوند.
•  افکار و احساسات اضطرابی خود را شناسایی و مشاهده کنید. سعی نکنید آنها را نادیده بگیرید و یا به مبارزه ‌در عوض به سادگی آنها را از بیرون مشاهده کنید؛ بدون اینکه واکنش نشان دهید و یا آن را قضاوت کنید.
•  اجازه دهید که نگرانی‌ها از بین بروند. هنگامی که سعی نمی‌کنید آنها را کنترل کنید همچون ابری که از آسمان می‌گذرد، آنها برطرف می‌شوند.
•  به حال حاضر فکر کنید. به بدن‌تان توجه کنید، به ریتم تنفس خود دقت کنید. تمرکز به زمان حال شما را از خیالبافی در مورد آینده وا می‌دارد. با استفاده از مدیتیشن به راحتی می‌توانید این کار را انجام دهید و عادات ذهنی خوب را تقویت کنید.
•  به یاد داشته باشید که دیگران بر روی شما تأثیر می‌گذارند: اینکه امروز شما چه احساسی دارید، به عوامل و افراد مختلفی همچون اطرافیان‌تان مرتبط می‌شود. مطالعات نشان می‌دهند که عواطف مسری هستند. خلق وخو‌ی دیگران حتی غریبه‌هایی که هرگز یک کلام هم با آنها حرف نمی‌زنید، روی احساس شما تأثیر می‌گذارد. بنابراین افرادی که مدت زیادی را با آنها سپری می‌کنید. تأثیر بسیاری روی احساسات شما دارند.
•  ممکن است متوجه نباشید که چقدر دیگران و شرایط آنها روی شما تأثیر می‌گذارند. شاید به همین دلیل است که گاه به‌طور ناخودآگاه دچار نگرانی و اضطراب می‌شوید. نوشتن و گوش دادن به خاطرات بد دیگران موجب افزایش نگرانی می‌شود.
•  دوستان خود را با دقت انتخاب کنید. صحبت با برخی افراد موجب نگرانی، اضطراب و شک و تردید در شما می‌شود.
•  زمان کمتری را با افرادی که شما را مضطرب می‌کنند، صرف کنید.

 منبع:‌دنیای زنان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی

۶ روش کاهش نگرانی و اضطراب که واقعا موثر است

 

کاهش نگرانی همیشه هم در زندگی لازم نیست. مثلا هنگامی که نگرانی شما را تحریک می‌کند تا دست به کاری بزنید و مشکلی را حل کنید و کار مفیدی انجام دهید، نه تنها بد نیست بلکه می‌تواند مفید باشد. اما در صورتیکه شما به طور دایمی گرفتار “چه میشد اگرها” و بدترین داستان‌پردازی‌ها شوید، نگرانی خود به مشکلی تبدیل می‌شود. تردیدها و ترس‌های بی‌وقفه می‌توانند فلج‌کننده باشند. آن‌ها می‌توانند انرژی عاطفی شما را از بین برده، سطح اضطراب را در شما افزایش دهند و به زندگی روزانه شما راه پیدا کنند.

 شما می‌توانید به مغز خود یاد بدهید که آرام بماند و از منظری متعادل‌تر و با ترس کمتر به زندگی نگاه کند. و در این مقاله ما ۶ روش کاهش نگرانی و اضطراب که واقعا موثر هستند را برای شما می گوییم.

چرا متوقف کردن احساس نگرانی کار دشواری است؟

هیچ‌کس تجربه احساس حاصل از نگرانی را دوست ندارد پس چرا متوقف کردن آن کار سختی است؟ پاسخ این سوال به باورهای منفی و مثبتی مربوط می‌شود که ما در رابطه با نگرانی در خود پرورش داده‌ایم.

در بعد باورهای منفی شاید شما باور داشته باشید که نگرانی مداوم و همیشگی کاملا به شکل غیرقابل کنترل افزایش پیدا می‌کند، شما را دیوانه می‌کند یا به سلامتی شما صدمه می‌زند. دربعد باورهای مثبت، شما معتقدید که نگرانی به شا کمک می‌کند تا از چیزهای بد دوری کنید، خود را برای بدترین حالت آماده کنید یا به راه‌حل‌هایی دست پیدا کنید. حتی ممکن است باور داشته باشید که نگرانی نشان‌دهند این است که شما فردی متوجه، بادقت و وظیفه‌شناس هستید.

باورهای منفی یا نگران بودن در مورد مسئله‌ی نگرانی به اضطراب شما افزوده و موجب تداوم آن می‌شود( درست به همین شکل زمانیکه می‌خواهید بخوابید و نگران هستید که چرا خوابتان نمی‌برد همین نگرانی است که شما را بیدار نگه می‌دارد. از طرف دیگر، آسیب باورهای مثبت درمورد نگرانی حتی می‌تواند بیشتر هم باشد. اگر شما باور داشته باشید که الگوی نگرانی شما از شما محافظت می‌کند پس شکستن این الگو در شما کار آسانی نخواهد بود.

برای کاهش نگرانی و اضطراب باید این باور که می‌‌گوید نگرانی شما برایتان نتیجه مثبتی خواهد داشت را رها کنید. ابتدا باید درک کنید که نگرانی یک مسئله و مشکل است و نه راه‌حل و پس از آن کنترل ذهن نگران خود را دوباره در دست خواهید گرفت.

چرا به نگرانی‌های خود ادامه می‌دهید؟

شما در مورد نگرانی‌های خود چندین احساس بهم آمیخته دارید. از یک طرف، نگرانی‌های شما آزارتان می-دهد- نمی‌توانید بخوابید و نمی‌توانید این افکار بدبینانه را از سر خود بیرون کنید. اما یک چیزی هست که باعث می‌شود این نگرانی‌ها برایتان معنادار شده و ادامه پیدا کند. برای مثال شما فکر می‌کنید که:

شاید یک راه‌حلی پیدا کنم.
نمی‌خواهم چیزی را نادیده بگیرم.
اگر کمی بیشتر فکر کنم شاید بتوانم آن را بفهمم.
نمی‌خواهم غافلگیر بشوم.
من احساس مسئولیت می‌کنم.

اگر انتخاب کنید که نگرانی‌های خود را کنار بگذارید باید بدانید که تجربه‌های سختی پیش رو خواهید داشت زیرا تاکنون نگرانی‌های شما به شکلی به نفع شما کار می‌کرده‌اند.

روش ۱ کاهش نگرانی و اضطراب:

زمان مخصوص نگرانی برای خود مشخص کنید.

وقتی اضطراب و نگرانی بر افکار شما مسلط باشد، مفید و موثر بودن در زندگی روزانه کار بسیار سختی خواهد بود. اما چه باید کرد؟

به خودتان بگویید که کاهش نگرانی حداقل برای بلند مدت- موثر نخواهد بود. ممکن است بتوانید خودتان را بصورت لحظه‌ای سرگرم کرده یا نگرانی را فراموش کنید اما نمی‌توانید افکار نگران‌کننده را از خودتان دور کنید. در حقیقت، با این کار نگرانی‌های شما قوی‌تر و ماندگارتر می‌شوند.

می‌توانید این روش را امتحان کنید. چشمانتان را ببندید و یک فیل صورتی را مجسم کنید. وقتی که توانستید آن را در ذهن خود ببینید فکر کردن به آن را متوقف کنید. هرکاری که بخواهید می‌توانید انجام -دهید فقط برای ۶۰ ثانیه بعد به فیل‌های صورتی فکر نکنید.

چطور بود؟ آیا افکار مربوط به فیل صورتی در مغز شما بیشتر و بیشتر نشد؟

چرا تلاش برای متوقف کردن افکار نگران‌کننده موثر نخواهد بود؟

متوقف کردن افکار منفی نتیجه معکوس می‌دهد زیرا شما نیرویی وارد می‌کند تا به همان فکری که قصد دور شدن از آن دارید توجه بیشتری نشان بدهید. باین ترتیب شما همیشه باید شاهد و متوجه آن فکر باشید و این توجه و مشاهده است که به آن شدت بیشتری می‌دهد.چنین چیزی به معنای آن نیست که هیچ راهی برای کاهش نگرانی وجود ندارد بلکه فقط باید روشتان را تغییر دهید و همینجاست که روش به‌ تاخیر انداختن نگرانی‌ها مفهوم پیدا می‌کند. بجای اینکه یک فکر نگران‌کننده را متوقف کنید یا از شر آن خلاص شوید، آن را کنار گذاشته و بعدا به آن رسیدگی کنید.

یاد بگیرید که نگرانی‌هایتان را به تعویق بیندازید:

۱. برای کاهش نگرانی زمان مخصوص نگرانی برای خود مشخص کنید:

زمان و مکان مناسبی را برای نگرانی خود انتخاب کنید که هرروز همانجا و همان ساعت به نگرانی‌هایتان بپردازید( برای مثال در اتاق نشیمن از ساعت۵ تا ۵.۲۰ بعدازظهر). زمان را بگونه‌ای انتخاب کنید که قبل از خواب نباشد و شما را قبل از خواب مضطرب نکند. درطول زمان مخصوص نگرانی شما آزاد هستید که درمورد هرچیزی که در ذهنتان است نگران شوید و بقیه ساعات روز زمان بدون نگرانی شما خواهد بود.

۲. برای کاهش نگرانی نگرانی خود را به تعویق بیندازید:

درصورتیکه درطول روز یک نگرانی یا فکر مضطرب‌کننده در سر شما وارد شد آن را بطور خلاصه جایی یادداشت کنید و سپس به دیگر کارهایتان برسید. به خودتان یادآوری کنید که شما بعدا زمان کافی برای فکر کردن به آن خواهید داشت پس نیازی نیست که الان به آن فکر کنید.

۳. لیست نگرانی‌های خود را در زمان مخصوص نگرانی مرور کنید:

اگر افکاری که شما نوشته‌اید همچنان شما را آزار می‌دهند به خودتان اجازه دهید که نگرانی در مورد آن‌ها را تجربه کنید اما فقط در بازه زمانی که برای نگرانی‌هایتان مشخص کرده‌اید. اگر این افکار دیگر برای شما مهم نیستند، زمان نگرانی خود را کوتاهتر کرده و از بقیه روز خود لذت ببرید.

به تعویق انداختن نگرانی از آن جهت موثر است که الگوی زندگی کردن با نگرانی را خواهد شکست. وقتی شما کارهای دیگری دارید که باید انجام بدهید باید بدانید که نباید تلاش کنید تا افکار نگران‌کننده خود را هم سرکوب یا قضاوت کنید. تنها کافی است که آن‌ها را به زمان دیگری موکول کنید. همینطور که توانایی به تاخیر انداختن افکار مضطرب‌کننده را در خود تقویت می‌کنید خواهید دید که کنترلی بیش از آنچه متصور می‌شوید بر آن‌ها خواهید داشت.

روش ۲ کاهش نگرانی و اضطراب:

از خودتان بپرسید که آیا این مسئله قابل حل است؟

تحقیقات نشان می‌دهند که هنگامی که شما نگران هستید بطور موقتی اضطراب و دلواپسی کمتری را تجربه می‌کنید. مرور کردن یک مسئله بطور مداوم در ذهنتان شما را از عواطف تان دور کرده و باعث می‌شود که احساس کنید کاری را انجام داده‌اید. اما نگرانی و حل مسئله دو چیز کاملا متفاوت هستند.

حل مسئله عبارت است از: ارزیابی یک موقعیت، پیدا کردن گام‌هایی مشخص برای مدیریت آن و اجرا کردن برنامه‌ریزی انجام شده. از طرف دیگر، نگرانی به‌ندرت راه‌حلی را برای شما به همراه خواهد داشت. مهم نیست که چه مقدار زمان صرف نگران بودن و تجربه احساس نگرانی خود می‌کنید. در چنین حالتی اگر آن‌ها واقعا رخ بدهند شما برای مدیریت کردن آن‌ها هرگز آمادگی نخواهید داشت.

تفاوت نگرانی‌های قابل‌حل و غیرقابل‌حل

اگر یک نگرانی در ذهن شما به‌وجود می‌آید فورا از خودتان بپرسید که آیا این مسئله چیزی هست که شما بتوانید آن را واقعا حل کنید. سوالات زیر می‌توانند به شما کمک کنند:

آیا این مسئله چیزی است که شما درحال‌حاضر با آن روبه‌رو هستید یا فقط یک نگرانی خیالی است؟
اگر این مسئله فقط یک نگرانی خیالی است چقدر احتمال وقوع دارد؟ آیا نگرانی شما واقعی است؟
آیا شما می‌توانید کاری درمورد این مسئله انجام دهید یا خودتان را برای آن آماده کنید یا این مسئله از کنترل شما خارج است؟

نگرانی‌های سودمند و قابل‌حل آن‌هایی هستندکه می‌توانید فورا درمورد آن‌ها کاری انجام دهید.

برای مثال، اگر نگران صورت‌حساب‌های خود هستید، می‌توانید با فرد موردنظر تماس بگیرید و از او درمورد سایر روش‌های پرداخت تحقیق کنید. نگرانی‌های بی‌حاصل و غیرقابل‌حل آنهایی هستند که هیچ اقدامی مناسب آن‌ها وجود ندارد: ” چه می‌شود اگر من روزی به سرطان مبتلا شوم؟” یا ” چه می‌شود اگر بچه‌های من تصادف کنند؟

اگر نگرانی شما قابل حل است پس فکر کردن و نشخوار فکری را آغاز کنید.

لیستی از تمامی راه‌حل-های احتمالی که به فکرتان می‌رسد تهیه کنید. سعی نکنید که شدیدا به دنبال پیداکردن راه‌حل کامل باشید. روی چیزهایی تمرکز کنید که توان تغییر آن‌ها را دارید نه شرایط یا واقعیت‌هایی که فراتر از کنترل شماست. پس از بررسی گزینه‌های موجود، برنامه‌ای عملی طراحی کنید. طبق برنامه‌ریزی خود کاری را برای حل مسئله موجود آغاز کنید و خواهید دید که احساس نگرانی کمتری را تجربه می‌کنید.

مدیریت نگرانی‌های غیرقابل‌حل و سپس کاهش نگرانی

اگر نگرانی‌های شما قابل حل نباشد چه باید کرد؟ اگر شما فردی باشید که شدیدا احساس نگرانی را تجربه می‌کند شاید اکثریت قابل‌توجهی از افکار نگران‌کننده شما در این گروه قرار از نگرانی‌ها قرار بگیرد. در چنین مواردی لازم است که عواطف خود را تنظیم کنید.

همانطور که قبلا گفته شد، نگرانی به شما کمک می‌کند تا مانع از عواطف ناخوشایند شوید. نگرانی شما را تمام مدت در ذهنتان نگه می‌دارد. بجای اینکه به خود اجازه دهید تا عواطف اصلی‌تان را تجربه کنید تمام مدت به این فکر می‌کنید که این مسئله را چگونه حل کنید. اما شما نمی‌توانید از عواطفتان فرار کنید. زمانیکه نگران هستید، احساسات شما بطور موقتی سرکوب می‌شوند اما به محض نگران بودن را متوقف می-کنی، آن‌ها ظاهر می‌شوند و پس از آن شما نگران احساسات خود خواهید بود: ” من چه مشکلی دارم؟ من نباید این احساس را تجربه کنم! ”

تنها راه رهایی از این دور باطل عبارت است از فراگیری مهارت درآغوش گرفتن احساسات. باورهای منفی شما در مورد عواطف و احساساتتان ممکن است در ابتدا این کار را برای شما ترسناک کند. بعنوان مثال، شاید باور داشته باشید که شما همیشه باید منطقی و تحت کنترل رفتار کنید و احساسات شما همیشه باید توجیه و معنی داشته باشد یا اینکه برخی از احساسات مثل ترس یا خشم را نباید تجربه کنید.

حقیقت این است که عواطف هم مثل زندگی بدون هیچ نظم وترتیبی هستند. عواطف ما همیشه توجیه و معنایی ندارند وهمیشه هم خوشایند نیستند. اما مادامیکه شما عواطف خود را بعنوان بخشی از یک انسان می‌پذیرید قادر خواهید بود که بدون آنکه در آن‌ها غرق شوید آن‌ها را تجربه کنید و یاد بگیرید که چطور از آن‌ها به نفع خودتان استفاده کنید. راه‌حل‌های زیر به شما کمک خواهند کرد تا تعادل بهتری بین عواطف و فکرتان برقرار کنید.

روش ۳ کاهش نگرانی و اضطراب:

عدم قطعیت را بپذیرید

ناتوانی در تحمل و پذیرش عدم قطعیت نقش بزرگی در نگرانی و اضطراب دارد. نگرانی‌های شدید نمی‌توانند دربرابر شک یا غیرقابل‌پیش‌بینی بودن پذیرا باشند. این نگرانی‌ها باید با قاطعیت ۱۰۰% بدانند که چه اتفاقی پیش‌رو خواهد بود. نگران بودن روشی برای پیش‌بینی اتفاقات آینده است. شیوه‌ای است برای جلوگیری از شگفتی‌های طاقت‌فرسا و کنترل نتیجه. مشکل اینجاست که این روش کارساز نخواهد بود.

با فکر کردن به اینکه همه اتفاقات در این جهان نادرست و اشتباه خواهد بود دیگر نمی‌توان زندگی را قابل پیش‌بینی دانست. ممکن است زمانیکه احساس نگرانی را تجربه می‌کنید در حالتی امن‌تر باقی بمانید اما این فقط یک توهم و خیال است. متمرکز شدن بر بدترین حالت ماجرا مانع از رخ دادن اتفاقات بد نخواهد شد. این کار تنها مانع از لذت بردن شما از چیزهای خوبی می‌شود که درحال‌حاضر دراختیار دارید. پس اگر می‌خواهید نگرانی خود را متوقف کنید با توجه کردن بر نیاز خود به قطعیت و پاسخ‌های فوری شروع کنید.

پذیرفتن عدم‌قطعیت: راه‌حل کاهش نگرانی و اضطراب

برای درک مشکلات ناشی از امتناع در پذیرش عدم‌قطعیت، ۴ سوال زیر را از خود بپرسید و پاسخ‌های آن را بنویسید:

آیا اصلا امکان دارد که درمورد همه چیز در زندگی مطمئن باشیم؟
مزایا و معایب نیاز به قطعیت چیست؟ یا بعبارت دیگر نیاز به قطعیت در زندگی چطور می‌تواند مفید یا غیرمفید باشد؟
آیا شما فقط به این دلیل که هیچ چیز قطعی وجود ندارد تمایل دارید اتفاقات بد را پیش‌بینی کنید؟ آیا این کاری قابل‌قبول و منطقی است؟ پس احتمال وقوع نتایج مثبت یا خنثی چه می‌شود؟
آیا این امکان وجود دارد که با این احتمال کوچک که ممکن است چیزی منفی رخ بدهد- حتی اگر احتمال وقوع آن خیلی پایین باشد- بتوان زندگی کرد؟

روش ۴ کاهش نگرانی و اضطراب:

به چالش کشیدن افکار مضطرب‌کننده

اگر شما از اضطراب و نگرانی‌های شدید رنج می‌برید این احتمال هم وجود دارد که به دنیا اینگونه نگاه می-کنید که خطرناک‌تر از آنچیزی است که واقعا بنظر می‌رسد. برای مثال، ممکن است در احتمال وقوع چیزهای بد اغراق کنید، فورا بدترین حالت ماجرا را برای خودتان تصور کنید یا هر فکر منفی را مسلم و حقیقی بدانید. حتی ممکن است توانایی خود در مدیریت مشکلات زندگی‌تان را نادیده گرفته و تصور کنید که با ظهور نخستین نشانه از مشکلات شما هم زمین خواهید خورد. این نگرش‌های غیرعقلانی و بدبینانه تحریف‌های شناختی نامیده می‌شوند.

اگرچه تحریف‌های شناختی مبتنی بر واقعیت نیستند اما رها کردن آن‌ها هم کار آسانی نیست.

این نگرش‌ها اغلب بخشی از یک الگوی فکری طولانی مدت در مسیر زندگی فرد هستند که کاملا بصورت اتوماتیک عمل کرده و حتی شما از آن آگاهی ندارید. به منظور شکستن این الگوهای فکری مخرب و غلط و متوقف ساختن نگرانی و اضطرابی که با خود همراه دارند باید مغز خود را دوباره آموزش دهید.

ابتدا آن افکاری که موجب ترستان می‌شود را شناسایی کنید و تا جاییکه می‌توانید به بررسی جزییات هرچیزی بپردازید که شما را می‌ترساند یا نگران می‌کند. سپس بجای آنکه افکار خود را حقیقت مسلم بدانید به آن‌ها مثل فرضیه‌هایی نگاه کنید که در حال تست کردن آن‌ها هستید. با بررسی کردن و به چالش کشیدن نگرانی‌ها و ترس‌های خود می‌توانید دیدگاه متعادل‌تری در خود پرورش دهید.

افکار نگران‌کننده را مورد سوال قرار دهید و نگرانی‌هایتان را متوقف کنید

چه شاهدی بر درستی یا نادرستی فکر خود دارید؟
آیا راهی واقعی‌تر و مثبت‌تر برای نگاه کردن به این موقعیت وجود دارد؟
چقدر احتمال دارد آنچه که من از آن ترسیده‌ام در واقعیت رخ بدهد؟ اگر این احتمال پایین باشد نتایج احتمالی آن چه خواهد بود؟
آیا این فکر مفید و موثر است؟ نگرانی در مورد این فکر چگونه به من کمک خواهد کرد و چگونه به من آسیب خواهد زد؟
اگر دوست من این نگرانی را داشت من به او چه می‌گفتم؟

تحریفات شناختی که به نگرانی، اضطراب و استرس شما اضافه می‌کند:

طرز فکر همه یا هیچ:

نگاه کردن به همه چیز به شکل سیاه و سفید بدون درنظرگرفتن رنگ خاکستری.” اگر همه چیز کامل نباشد، من شکست می‌خورم”.

مغالطه ( تعمیم شتابزده):

یک حادثه منفی را بعنوان بخشی از یک الگوی مداوم و همیشگی می‌دانید. “من در این شغل استخدام نشدم پس من هیچ وقت کار پیدا نمی‌کنم”.

فیلتر ذهنی:

در منفی نگری اغراق یا زیاده روی می‌کنید و مثبت نگری را به حداقل می‌رسانید. فقط به یک اتفاق بدی که رخ داده است دقت می‌کنید و همه اتفاقات خوب را نادیده می‌گیرید.

بی توجهی به مثبت ها:

دلایلی را برای در نظر نگرفتن نکات مثبت پیدا می‌کنید.” من ارائه خوبی داشتم اما بدشانسی آوردم”.

پرش به نتیجه گیری( نتیجه گیری عجولانه):

ارائه تفاسیر منفی بدون مدرک واقعی طوریکه گویا شما می-توانید ذهن افراد را بخوانید یا پیشگو هستید: ” من میدانم که او از من بدش می‌آید” یا ” می‌دانم که اتفاق بدی خواهد افتاد”.

منتظر فاجعه بودن:

انتظار دارید که بدترین شکل ماجرا اتفاق بیفتد.” خلبان گفت که به مشکلی برخوردیم پس حتما هواپیما سقوط خواهد کرد”.

استدلال احساسی- هیجانی:

باور دارید که آنچیزی که احساس می‌کنید انعکاس واقعیت است. “من الان می-ترسم پس حتما در معرض یک خطر جدی هستم”.

بایدها ونبایدها:

لیستی از بایدها و نبایدها برای خود تهیه کرده‌اید و اگر یکی از آن‌ها را نقض کنید خودتان را سرزنش خواهید کرد.

برچسب‌ها:

به خودتان براساس اشتباهات و کاستی‌هایی که در ذهن دارید برچسب می‌زنید: ” من بدبختم؛ من احمقم؛ من بازنده م”.

شخصی‌سازی:

مسئولیت چیزهایی را برعهده می‌گیرید که خارج از کنترل شما بوده است.” من مقصر تصادف پسرم هستم. من باید به او هشدار می‌دادم که در هوای بارانی با دقت رانندگی کند”.

روش ۵ کاهش نگرانی و اضطراب:

مراقب باشید که دیگران چگونه شما را تحت تاثیر قرار می‌دهند

آگاه باشید یا نباشید، کیفیت احساس شما تحت تاثیر افرادی است که با آن‌ها در ارتباط هستید. مطالعات نشان می‌دهند که عواطف و احساسات مسری هستند. ما احساسات مان را به‌سرعت از دیگران می‌گیریم حتی از غریبه‌ای که با او یک کلمه هم گفت‌وگو نکرده‌ایم( برای مثال، زن هراسانی که کنار شما در هواپیما نشسته است یا مرد مشتاق ایستاده در صف پرداخت). افرادی که زمان زیادی را با آن‌ها می‌گذرانید تاثیر بیشتری بر وضعیت ذهنی شما خواهند داشت.

نگرانی‌های خود را یادداشت کنید:

شاید آگاه نباشید که افراد یا موقعیت‌ها چطور شما را تحت تاثیر قرار می‌دهند. شاید این یک الگوی خانوادگی در خانواده شما بوده است یا مدت‌های طولانی است که گرفتار استرس هستید و دیگر برای شما عادی شده است. سعی کنید که نگرانی‌های خود را به مدت یک هفته یا بیشتر یادداشت کنید. هرلحظه که احساس نگرانی را تجربه کردید، فکری که در ذهنتان دارید و آنچیزی که باعث جرقه زدن آن فکر شده است را یادداشت کنید. در طول زمان الگوها را مشاهده خواهید کرد.

با افرادی که شما را مضطرب می‌کنند زمان کمتری صرف کنید:

آیا کسی در زندگی شما وجود دارد که سطح انرژی شما را پایین می‌آورد یا همیشه بگونه‌ای رفتار می‌کند که احساس استرس و نگرانی را تجربه می-کنید؟ به زمان‌هایی که در گذشته با آن فرد سپری کرده‌اید. زمانی که با او میگذرانید را کاهش دهید یا مرزهای سالم‌تری برای رابطه تان تعریف کنید. برای مثال، اگر می‌دانید که صحبت کردن درمورد برخی چیزها با آن فرد شما را نگران می‌کند، می‌توانید آن‌ها را بعنوان موضوعاتی مشخص کنید که هرگز درموردشان با یکدیگر صحبت نکنید.

حریم شخصی خود را بادقت انتخاب کنید:

بدانید که با چه کسی درمورد مسائل نگران‌کننده خود صحبت می‌کنید. برخی افراد به شما در به‌دست آوردن دیدگاه کمک می‌کنند در حالیکه برخی دیگر بر نگرانی‌ها، تردیدها و ترس‌های شما اضافه می‌کنند.

روش ۶ کاهش نگرانی و اضطراب:

خودآگاهی را تمرین کنید.

احساس نگرانی معمولا بر آینده متمرکز می‌شود: بر چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد و کاری که شما در رابطه با آن انجام خواهید داد. روش چند صد ساله خودآگاهی می‌تواند به شما کمک کند تا با آوردن توجه خود به زمان حال از شر نگرانی‌هایتان رها شوید. این روش- در مقایسه با تکنیک‌های قدیمی مبارزه با افکار نگران‌کننده یا به تعویق انداختن آن‌ها تا زمان مخصوص نگرانی- مبتنی بر مشاهده نگرانی‌ها و رها کردن آن-هاست. این دو به شما کمک می‌کنند تا بفهمید که شیوه فکرکردن شما کجا برای شما مشکل‌ساز شده و درعین حال کمک می‌کنند تا با عواطف و احساسات خود ارتباط برقرار کنید.

افکار و احساسات نگران‌کننده خود را مشاهده کرده و بپذیرید:

سعی نکنید که مثل همیشه افکار و احساسات ناخوشایند خود را نادیده گرفته، با آن‌ها بجنگید یا آن‌ها را تحت کنترل درآورید. درعوض، آن‌ها را از یک زاویه بیرونی بدون واکنش نشان دادن یا قضاوت کردن نگاه کنید.

بگذارید نگرانی‌هایتان بروند:

توجه داشته باشید که وقتی تلاشی برای کنترل بالا آمدن افکار نگران‌کننده نمی‌کنید، آن‌ها نیز خیلی زود همچون ابرهایی که در آسمان در حرکت هستند میگذرند و می‌روند. فقط هنگامیکه به نگرانی‌های خود می‌پردازید در آن‌ها غرق می‌شوید.

بر زمان حال متمرکز باقی بمانید:

به احساسات فیزیکی بدن خود، آهنگ نفس کشیدن خود، عواطف همیشه متغیر خود و افکاری که از ذهنتان می‌گذرند توجه کنید. اگر دیدید که به یکی از فکرهایتان چسبیده-اید، توجه خود را به زمان حال برگردانید.

استفاده از مدیتیشن خودآگاهی برای متمرکز ماندن در زمان حال مفهومی ساده به‌نظر می‌رسد اما نتیجه گرفتن از آن نیازمند تمرین است. ابتدا شاید ببینید که ذهن شما پیرامون نگرانی‌هایتان پرسه می‌زند. سعی کنید ناامید نشوید. هربار که تمرکز خود را به زمان حال برگردانید درواقع درحال تقویت یک الگوی ذهنی جدید هستید که شما را از چرخه منفی نگرانی‌هایتان نجات خواهد داد.

 

منبع: سایت کسب و کار بازده

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ابولفضل حسینی