1- شناخت شخصیت نوجوان در سن بلوغ :
وقتی که والدین ویژگیهای دوره نوجوانی و دوره بلوغ نوجوانان را می شناسند . بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپندارند و این امر موجب بروز عکسالعمل در والدین نمی شود و به تیرگی روابط با نوجوان نخواهد انجامید.
2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن:(
از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم.
بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد. شاید گاهی لازم باشد از خطایش چشم پوشی کنیم تا رویش به رویمان باز نشود. البته گاهی تشخیص آن با هوش و ذکاوت خودتان است.
3- ایفای نقش راهنمایی بجای دستوری:
در برخورد و رفتار با فرزندان در سن بلوغ باید از نقش دستور دهنده به نقش همراه و همدل تبدیل شوید.
4- آموزش:
مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد:
بلوغ، مهارت دوستیابی، مهارت حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، مهارت برنامهریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.
5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم. و این رابطه دوستی که در رفتار با فرزندان در سن بلوغ در پیش گرفته ایم به معنی اینکه تمام خطاها و لغزش هایش را ندید بگیریم، نیست!
6- اعتماد سازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند.
7-ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که:
ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان مخصوصا در دوران بلوغ سخت به آن نیازمند است.
8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:
ارتباط با نوجوان در حال بلوغ اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود.
9- الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.
10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.
11- گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.
12- تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهده ی برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی بخشیم.
13-انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان در سن بلوغ باید بدانیم هنوز تمام ویژگی های اخلاقی و رفتاری او کامل نشده است. و خطا و اشتباه در رفتار او بسیار مشاهده می شود .
اما با صبر وحوصله می توان کم کم مشکلاتش را مرتفع کرد. پس به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.
14- اجازه خطا کردن به فرزند در حال بلوغ بدهیم:
نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.
15-مشورت با نوجوانان در دوران بلوغ:
باید والدین کم کم یاد بگیرند که نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنند بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنند.
16-فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همانگونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.
17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان در سن بلوغ:
یکی دیگر از نمونه های رفتار با فرزندان در سن بلوغ این است که فرزندمان را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خویش تصور میکنیم.
بدانیم اگر نوجوان و فرزند در حال بلوغ در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد میگیرد خودش را آنطور که شایسته هست بپذیرد.
18- جلوگیری از تنهایی فرزندان پس از بلوغ:
از دوران بعد از بلوغ باید والدین مراقب تنهایی های نوجوانانشان باشند. چرا که بسیاری از مسایل و انحرافات ریشه در تنهایی های بی حساب و کتاب فرزندان چه در خانه و چه در خارج از منزل دارد. البته این به معنای فضولی و سرک کشیدن گاه و بیگاه ناراحت کننده نیست.