نظریه پیام رسانی / راهبرد نگر

نامگذاری مجدد : تفسیر متفاوت از آنچه که در گذشته به کار برده می شد نسبت به موقعیت یا رفتار خانواده عرضه می شود .

دستور العملها و رهنمودها : آموزشی که درمانگر به خانواده می دهد تا به گونة متفاوتی رفتار کنند از جمله : پیامهای غیر کلامی ، پیشنهادات مستقیم و غیر مستقیم ، یا رفتارهای محول شده مداخلات تناقض : این فنون به صورت محدود سازی ، تجویز کردن و باز تعریف به کار می رودو برای تغییر ، نشانه های اختلال را تجویز می کنند . بن بست دو سویه درمانبخش یاتجویز نشانه مرضی و وانمود کردن آن .

تجربیات شاق : مراجعان رفتارهایی سخت را در قبال انجام نشانه مرضی باید انجام دهند .

وانمود کردن ( فنون وانمودی ) : افراد خانواده باید کارهایی را که سابقاً ارادی ( به نظر آنها ) صورت می گرفته است ، الان به صورت ارادی انجام دهند .

موضع گیری : متضمن پذیرش و مبالغه درباره آنچه که اعضای خانواده می گویند است .

تشویق پاسخ : برای کار با عضو مقاوم که مشتاق به شرکت در جلسه خانوادگی نیست به کار می رود در این روش درمانگر سکوت و عدم شرکت مراجع را تشویق و به طور اضدادی او را ترغیب به پاسخ می کند .

تکلیف خانه : تکلیفی که درمانگر ممکن است در پایان جلسه به خانواده بدهد .

استعاره : استعاره روش موثری است که به خانواده کمک می کند تا از طریق بحث کردن راجع به مسئله عاطفی که پیش آمده است ، برخورد کند . درمانگر در گوش دادن ، با مشاهدات و پاسخدهی خویش از استعاره استفاده می کند . در مورد استعاره در این روش باید گفت که درمانگر نمی خواهد معنای استعاره هایش را برای مردم تفسیر کند . او زبان ارتباط ناهشیار را به زبان هشیار ترجمه نمی کند .

صندلی سخنگو : صندلی خاصی طراحی می شود و فقط شخصی که در آن قرار می گیرد اجازه دارد حرف بزند .

تکرار صحنه ویدیویی : ضبط وتکرار صحنه ها برای درمان جویان.

بدترین چاره : ادامه دعوا و بحث خانوادگی به صورتی شدیدتر .

 کمک کردن به بازگشت:  وقتی بیمار سریع بهبود یابد ، درمانگر او را به سوی مشکلش باز می گرداند . همکاری افراطی و بهبود خیلی سریع خود نوعی مقاومت است و احتمالاً به حالت اول بر خواهد گشت. در خواست مستقیم بازگشت در صورت اجرای صحیح جلوی بازگشت را می گیرد .

کمک به یک پاسخ با عقیم گذا شتن آن :مثلاً وقتی در مصاحبه خانواده یکی از اعضای خانواده علی رغم تشویق شدنش به صحبت حرف نمی زند ، درمانگر سعی می کند که او را از حرف زدن باز دارد و همین جلوگیری باعث صحبت او به شکل خود انگیخته می شود .

استفاده از فضا و وضعیت بدن ( Setting در اتاق درمان ):درمانگر با این کار مراحلی را برای درمان در نظر می گیرد که عبارتند از : تعریف کردن شخص براساس جایگاه او ، سپس تغییر دادن جایگاه او طوری که همراه این تغییر خودش هم تغییر کند .

تاکید بر جنبه های مثبت :فروید معتقد بود که نا هشیاری نیروی نامطبوع و ناخوشایندی است که می خواهد وارد هشیاری شود ولی اریکسون یک درمانگر راهبردی است فرض می کند که در ناهشیاری نیروهای مثبتی وجود دارد که اگر آزاد شوند موجب تحول و رشد بیشتر شخص می شوند ، بنابراین در درمان بر روی جنبه های ارزشمند رابطه تاکیر کرده و آن را توسعه می دهد .

اجتناب از خودکاوی :درمانگر به تکلیف دادن جهت تغییر دادنه رابطه ها به اندازه ی میل او به علت و چرایی برخورد خوب نداشتن آدمها با یکدیگر گرایش دارد . او علل رفتار را تفسیر نمی کند و معتقد است که اگر درمانگر سعی کند به افراد کمک نماید تا علت رفتارهایشان را بفمند جلوی تغییر درمانبخش واقعی را می گیرد .